سلام

 

ماه مبارک رمضان، ماه ضیافت الهی و نزول قرآن گرامی باد. 

ماه مبارک رمضان

 

کلید حل مشکل

صلوات بهترین هدیه از طرف خداوند برای انسان است .
صلوات تحفه ای از بهشت است .
صلوات روح را جلا می دهد
عطری که دهان را خوشبو می کند
نوری در بهشت است نور پل صراط است
شفیع انسان است
ذکر الهی است
موجب کمال نماز است
موجب کمال دعا و استجابت می شود
موجب تقرب انسان است
رمز دیدن پیامبر در خواب است
سپری در مقابل  آتش جهنم است
صلوات انیس انسان در عالم برزخ و قیامت است

صلوات کلید حل مشکلات - علی خمسه ای قزوینی

 

نمازگزار واقعی


الهی ! آنکه در نماز جواب سلام نمی شنود ، هنوز نمازگزار نشده . ما را با نماز گزاران بدار


الهی نامه حسن زاده املی

بهترین عمل

صلوات در خانه خدا

عبدالسلام بن نعیم می گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : داخل خانه کعبه شدم و هیچ دعایی به خاطرم نیامد مگر صلوات بر رسول خدا . آن حضرت فرمود هیچ کسی از کعبه بیرون نیامده است که عملش از عمل تو بهتر باشد .( آداب الصلوات ص 144)

ضرورت آشنایی با زمان برای روحانی

یکی از اشکالات کار ما ، نشناختن وضع زمانه است . بعضی ها علم و تقوا هم دارند ، اما در عین حال ، نمی توانند جایگاه و سنگری را که باید در آن بایستند  و کار کنند بشناسند …. نشناختن فضای جغرافیای سیاسی و فکری دنیا و همچنین نقطه تمرکز و خط نگاه و امتداد تیر دشمن …… ما را خیلی دچار اشکال می کند .


مجمع نمایندگان طلاب 4/11/69

گفتار حکیمان


الهی ! آزمودم تا شکم دایر است ، دل بایر است . « یا من یحیی الارض المیته » دل ِدایرم ده



الهی نامه حسن زاده املی

وظیفه مسئولان در قبال واجبی به نام «امر به معروف و نهی از منکر »

«امر به معروف و نهى از منكر» از اصولى‏ترين مسائلى است كه مسلمانان در همه صحنه‏هاى اجتماعى و سياسى، موظّف به رعايت آنند؛ مسؤولان و سياستمداران اسلامى اگر به چنين وظيفه‏اى اقدام نكنند در واقع، فلسفه حكومت را ناديده گرفته‏اند و مسؤوليت خويش را زير پا نهاده‏اند.
تناسب امر به معروف و نهى از منكر با سياست‏
در ديدگاه اسلام، ارتباط سياست با امر به معروف و نهى از منكر بديهى است و مى‏توان گفت، لازم و ملزوم يكديگرند و اين اصل ارزشمند اسلامى، بيش از آنكه يك وظيفه فردى به حساب آيد، يك اصل اجتماعى و سياسى است و هر مسلمانى كه در وادى سياست گام زند، يا در پُستى اجتماعى قرار گيرد، نخستين وظيفه او امر به معروف و نهى از منكر است. قرآن مجيد، اين وظيفه عمومى را چنين ترسيم مى‏كند:
«الَّذينَ انْ مَكَّنَّاهُمْ فِى‏الْارْضِ اقامُوالصَّلوةَ وَ اتَوُاالزَّكوةَ وَ امَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ‏الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُالْامُورِ» «حج/41»
كسانى كه اگر در زمين به آنان، قدرت دهيم، نماز را بر پاى دارند و زكات بپردازند و امر به معروف و نهى از منكر كنند و پايان كارها از آن خداست.
از سوى ديگر، بازدهى اجراى صحيح امر به معروف و نهى از منكر چيزى جز نتيجه سياست اسلامى يعنى تأمين مصالح امّت و دفع فساد از جامعه اسلامى نخواهد بود.
چنان كه امير مؤمنان صلوات‏الله عليه مى‏فرمايد:
«فَرَضَ‏اللَّهُ … الْامْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةًلِلْعَوامِّ وَالنَّهْىَ عَنِ‏الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهاءِ» «نهج البلاغه حکمت 244»
خداوند امر به معروف را براى (تأمين) مصلحت عمومى و نهى از منكر را براى طرد نابخردان، واجب كرده است.
شيوه‏هاى اجرا
الف- شناخت‏
مسلمانان بطور عموم و مسؤولان و سردمداران جامعه بطور خصوص بايد از مسائل روز منطقه‏اى و جهانى آگاهى داشته باشند، در غير اين صورت نه تنها از عهده مسؤوليت خود برنمى‏آيند، بلكه از سامان دادن به زندگى عادى خود نيز ناتوان خواهند بود. امام صادق عليه‏السلام، دانايى را اساس انديشه و انديشيدن را مبناى اصلاح جامعه دانسته و مى‏فرمايد:
«لا يُصْلِحُ مَنْ لا يَعْقِلُ وَ لا يَعْقِلُ مَنْ لا يَعْلَمُ … وَالْعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهْجُمُ عَلَيْهِ‏اللَّوابِسُ» «تحف العقول ص 372 انتشارات کتابچی»
آن كه انديشه نمى‏كند، اصلاح نيز نمى‏تواند بكند و كسى كه نمى‏انديشد، دانش ندارد … و آن كه به زمان خويش آگاهى دارد، شبهات بر او حمله‏ور نمى‏شوند.
پس از آگاهيهاى عمومى، آگاهى خصوصى پيرامون امر به معروف و نهى از منكر نيز شرط ضرورى آن است به اين معنا كه آمر و ناهى بايد در حيطه كارى خويش، از مسائل اسلامى، بى‏بهره نباشد، همان‏گونه كه آن حضرت فرمود:
«صاحِبُ‏الْامْرِ بِالْمَعْرُوفِ يَحْتاجُ انْ يَكُونَ عالِماً بِالْحَلالِ وَالْحَرامِ» «مصباح الشریعه باب 624 ص 362»
متصدّى امر به معروف نيازمند آن است كه به حلال و حرام آگاه باشد.
زيرا اگر از حلال و حرام مواضع اعتقادى، سياسى، اقتصادى، اجتماعى و … آگاهى چندانى نداشته باشد، نمى‏تواند معروف را تثبيت و منكر را نابود سازد و چه بسا برعكس عمل كند؛ منكر را معروف و معروف را منكر جلوه دهد و به جاى امر به معروف و نهى از منكر، امر به منكر و نهى از معروف نمايد! بنابراين، ضرورت دارد كه دست اندركاران نظام اسلامى از «معروف» و «منكر» در حد اجمال اگر نگوييم بطور مفصّل آگاهى داشته باشند.
ب- برنامه‏ريزى و اقدام‏
مسؤولان نظام اسلامى بايد اصل امر به معروف و نهى از منكر را در برنامه‏هاى خرد و كلان خود بگنجانند و هرگز از آن غفلت نورزند، چرا كه در هر اداره، كارخانه و …
احتمال بروز تباهى و ركود فضايل مى‏رود وعوامل متعددى زمينه ايجاد منكر يا توقف معروف را به وجود مى‏آورند.
در قرآن مجيد مى‏خوانيم:
«وَالْمُؤمِنُونَ وَالْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ اوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ و يَنْهَوْنَ عَنِ‏الْمُنْكَرِ وَ يُقيمُونَ‏الصَّلوةَ وَ يُؤْتُونَ‏الْزَّكوةَ وَ يُطيعوُنَ‏اللّهَ وَ رَسُولَهُ …» «توبه /71»
مردان و زنان باايمان، برخى سرپرست و ولىّ برخى ديگرند؛ امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند و نماز را بر پاى مى‏دارند و زكات مى‏پردازند و از خدا و پيامبرش، فرمان مى‏برند.
در اين آيه شريف، پذيرش مسؤوليت به منزله «زمينه» و امر به معروف ونهى از منكر، اقامه نماز و اطاعت از خدا و پيامبر، «نتيجه» آن قرار گرفته و الهام دهنده اين پيام است كه مسلمانان- على‏رغم تفاوت در مليّت، جنسيت، رنگ و نژاد- از هويّت واحدى‏ برخوردارند و به همين دليل حق دارند سرپرستى و ولايت بر يكديگر را به عهده بگيرند. «المیزان ج9ص338» سپس همديگر را به راه خير و صلاح رهنمون سازند و از زشتى و شقاوت باز دارند. از اين رو سرلوحه كارهاى خويش را «امر به معروف و نهى از منكر»، «اقامه نماز» و «اطاعت از خدا و پيامبر» قرار مى‏دهند.
بازدهى متقابل‏
فريضه بزرگ امر به معروف و نهى از منكر، بسان درخت تناورى است كه هر چه بيشتر بدان رسيدگى كنند، تقويتش نمايند و آفات آن را بزدايند، شاخ و برگ بيشترى مى‏روياند و بار وبر بهترى مى‏دهد. آثار گرانقدر اين پديده الهى، فراوان و متنوّع است. در اينجا با تبرّك جستن به روايتى از امام باقر عليه‏السلام به پنج اثر ارزنده آن اشاره مى‏كنيم:
1- انجام واجبات‏
«انَّ الْامْرَ بِاْلمَعْروُفِ وَ النَّهْىَ عَنِ‏الْمُنْكَرِ سَبيلُ الْانْبِياءِ وَ مِنْهاج‏الصُّلَحاءِ فَريضَةٌعَظيمَةٌ بِهاتُقامُ‏الْفَرائِضُ …»
امر به معروف و نهى از منكر، راه پيامبران و روش صالحان است؛ واجب بزرگى است كه به وسيله آن واجبات (الهى) بر پا مى‏شود.
2- عدالت اجتماعى‏
«… مَعَ رَدِّالْمَظالِمِ وَ مُخالَفَةِالظَّالِمِ …»
(امر به معروف ونهى از منكر) با برگرداندن مظالم و ستيزه با ستمگر همراه است.
3- سازندگى
«بِها … تُعْمَرُ الْارْضُ»
به وسيله امر به معروف و نهى از منكر زمين (كشور) آباد مى‏شود.
4- استوارى نظام‏
«بِها … يَسْتَقيمُ‏الْامْرُ»
به وسيله امر به معروف ونهى از منكر، حكومت، استوار مى‏گردد.
5- امنيّت‏
«بِها … تَأْمَنُ‏الْمَذاهِبُ … وَ يُنْتَصَفُ مِنَ‏الْاعْداءِ» «وسائل الشیعه ج11ص395»
به وسيله آن، راهها امن مى‏گردد … و از دشمنان، انتقام گرفته مى‏شود.
مرکز تحقیقات اسلامی - علوم سیاسی - اخلاق سیاسی مجموعه زمزم

اصول و ارزشهای اسلامی در رفتار سیاسی

هر گونه رفتار و گفتار نيكى كه از انسان سربزند، همين طور ترك سخن و عمل زشت يعنى انجام بايسته‏ها و ترك نبايسته‏ها، خواه كوچك باشد، خواه بزرگ و خواه كم باشد، خواه زياد، از نظر اسلام، پسنديده و ارجمنداست. بطور مثال؛ دادن چند دانه گندم به يك گنجشك ونجات انسان مؤمن و دانشمندى كه از گرسنگى در حال مرگ است، هر دو، كارى انسانى، اخلاقى و ارزنده است، ولى تفاوت آنها به اصطلاح، از زمين تا آسمان است؛ اگر كسى كار نخست را ترك گويد، درست است كه يك كاستى جزئى و اندك در كمالات روحى او پديد آمده، ولى چنين كسى از سوى خردمندان مورد نكوهش قرار نمى‏گيرد و به اوصافى چون «بى‏عاطفه»، «جانى» «سنگدل» و «وظيفه نشناس» متّهم نمى‏شود، برخلاف آن كس كه نسبت به مرگ و حيات همنوع خود بى‏تفاوت است. او نه تنها در اين دنيا سزاوار هر گونه توبيخ است، بلكه در سراى باقى نيز شايسته دوزخ است، چرا كه ارزش بسيار والايى را زير پا نهاده كه خداوند و خردمندان هرگز به پايمال شدنش، رضايت نمى‏دهند.
در ميان همه ارزشهاى اخلاقى، از جمله اخلاق سياسى، چنين نوسانى وجود دارد و فضايل اخلاقى گرچه بطور مطلق، زيبا و پسنديده‏اند، ولى در برابر يكديگر، نسبى بوده، شدّت و ضعف دارند و حتى برخى را مى‏توان فداى برخى ديگر كرد و همواره بايد «اهمّ» بر «مهّم» ترجيح يابد و بر «اصول» بيش از «فروع» تأكيد شود.
عناوين ارزشمندى چون، امر به معروف و نهى‏از منكر، حفظ وحدت، عزّت، استقامت، خيرخواهى، رازدارى، تولّى و تبرّى و تأليف قلوب، به نظر ما در حيطه اخلاق‏ سياسى، از اولويت نخست برخوردار است و سياستمداران نظام اسلامى حتماً بايد بدان متصّف باشند

رابطه تنگاتنگ اخلاق و سیاست

بدون ترديد، همه علوم انسانى- كه به نحوى با انسان و وابستگيهاى او در تماسند- به خاطر اشتراك در موضوع (انسان و عوارض او) كم و بيش باهم در ارتباطند. متخصصان علوم سياسى نيز معتقدند كه سياست، ارتباط نزديكى با علوم مختلف از جمله، علوم طبيعى، اجتماعى، تاريخ، جغرافيا، اقتصاد، اخلاق و … دارد.
«متفكّران سياسى اروپاى عهد باستان و سده‏هاى ميانه، اخلاق را پيش‏درآمد جدايى ناپذير مطالعات سياسى مى‏دانستند. افلاطون، سياست را جزئى از اخلاقيات مى‏دانست. از نظر ارسطو- كه علم سياست را ارباب علوم مى‏دانست- هدف دولت، عملى‏كردن زندگى خوب است. در سراسر سده‏هاى ميانه، در اروپا، دين و الهيات بر مطالعه سياست مسلط بود. پس از اين دوره، همه متفكران مكتب ايده‏آليستى نظريه جديد، مانند روسو، كانت و هگل، دولت را نهادى اخلاقى مى‏دانستند كه از رشد اخلاقى انسانها جدايى ناپذير است.» ( بنیادهای علم سیاست ص79 )
اين نظريه با قرآن مجيد هماهنگ است و خدا مى‏خواهد، اخلاق نيكو همواره بر عالم سياست و سياستمداران، حاكم باشد. از اين رو، نخستين شرط شايستگى رهبران منصوب از طرف خويش را «عصمت» دانسته و با صراحت، حكومت ستمگران را محكوم مى‏داند:
«… قالَ لايَنالُ عَهْدِى‏الظَّالِمينَ» بقره /124
خداوند فرمود: عهد من به ستمگران نمى‏رسد.
چنان كه اهداف عالى حكومت صالحان را گسترش فضايل اخلاقى و انهدام رذايل دانسته، مى‏فرمايد:
«الَّذينَ انْ مَّكَّنَّاهُمْ فِى الْارضِ اقامُوا الصَّلوةَ وَ اتَوُاالزَّكوةَ وَ امَرُوا بِاْلمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ‏الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُالْامُورِ» حج/41
همان كسان كه اگر در زمين به آنان قدرت ببخشيم، نماز برپا مى‏دارند و زكات مى‏دهند و امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند كه فرجام كارها از آن خداست.

سیاسیون باید به اخلاق سیاسی آراسته شوند

آراسته شدن به همه فضايل اخلاقى براى عموم مردم، پسنديده و ضرورى است و هيچ‏كس از داشتن هيچ فضيلتى، معاف و مستثنا نيست، اگر چه همه مردم، مجال فعليت بخشيدن به هر فضيلتى را نيابند. بطور مثال: سخاوت براى انسان يك فضيلت است، خواه ثروتمند باشد، خواه فقير؛ ثروتمند مى‏تواند فضيلت خويش را به فعليت برساند و بخشى از ثروت خويش را به ديگران ببخشد، ولى فقير، از فعليت بخشيدن به صفت سخاوت ناتوان است. حال اگر بگوييم: «سخاوت صفت ثروتمندان است.» سخن به گزاف نگفته‏ايم، در عين حال آن را از فقيران سلب نكرده‏ايم. همين طور اگر بگوييم:
حلم، صفت دانشمندان است، عفت و پاكدامنى، صفت زنان است و … منظور اين است كه چنين صفتى، در عين فراگيرى براى عموم، براى اين افراد، ضرورى‏تر و زيبنده‏تراست؛ مراد از «اخلاق سياسى» نيز، آن دسته از فضايل اخلاقى است، كه در عين فراگيرى براى همه، براى سياستمداران ضرورت بيشتر مى‏يابد، چرا كه آنان بيش از ديگران، فرصت تحقّق بخشيدن به آنها را مى‏يابند.

دادگری معیار سیاست اصیل است

كسانى كه نغمه شوم جدايى دين از سياست را سر مى‏دهندسياست را از اخلاق نيز جدا مى‏دانند و در فعاليّتهاى سياسى، خود را به هيچ يك از بايدها و نبايدهاى اخلاقى پايبند نمى‏دانند و به تنها هدفى كه مى‏انديشند، پيروزى سياسى، به دست آوردن قدرت و حفظ آن است و بس، گر چه در اين راه همه اصول و ارزشهاى اخلاقى پايمال گردد.
نخستين خونى كه بر روى زمين ريخت، از رذيله اخلاقى «حسد» سرچشمه گرفت كه دل قاتل- قابيل- را آلوده كرده بود؛ جنايتكارانى چون فرعون، نرون، چنگيز، هيتلر، صدّام، پرز و … جملگى به اخلاق پشت كرده‏اند و تراژديهايى چون؛ هيروشيما و ناكازاكى، ديرياسين، كفر قاسم، صبراوشتيلا، هفده شهريور، سرچشمه، حلبچه، حزب جمهورى، جمعه سياه مكّه، بوسنى و … به دست كسانى اتفاق افتاد كه اخلاق را پشت دروازه سياست، جاگذاشته بودند و اين سياست شيطانى، همان سياست ماكياوليستى است كه براى رسيدن به هدف، هر وسيله‏اى را مجاز مى‏شمارد. در تاريخ آمده است كه معاويه پس از آتش‏افروزى جنگ صفّين و تحميل حكميت و صلح بر اميرمؤمنان و امام حسن مجتبى عليهماالسلام، بر اريكه قدرت تكيه زد، روزى به كوفه آمد و برفراز منبر، خطاب به مردم گفت: «به خدا سوگند! من با شما نجنگيدم كه نماز بخوانيد و روزه بگيريد يا حج گذاريد و زكات بدهيد، بلكه جنگيدم تا به حكومت برسم و اينك رسيده‏ام!» «1»
از سوى ديگر، پايبندان به دين خدا، اخلاق را بر سراسر زندگى خويش حاكم مى‏دانند، چنان كه پيوند دين و سياست را ناگسستنى مى‏بينند. امام مؤمنان، حضرت على عليه‏السلام، شاخص سياست صحيح و انسانى را ملكات اخلاقى مى‏داند و به عنوان نمونه مى‏فرمايد:
«مِلاكُ السِّياسَةِالْعَدْلُ» «2»
دادگرى، معيار سياست (اصيل) است.
و خود به عنوان يك سياستمدار اسلامى مى‏فرمايد:
«وَاللَّهِ‏لَانْ ابيتَ عَلى‏حَسَكِ السَّعْدانِ مُسَهَّداً وَ اجَرَّفىِ‏الْاغْلالِ مُصَفَّداً، احَبُّ الَىَّ مِنْ‏انْ الْقَى‏اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ظالِماً لِبَعْضِ‏الْعِبادِ وَ غاصِباً لِشَىْ‏ءٍ مِنَ‏الْحُطامِ …» «3»
به خدا سوگند، اگر شب را بر روى خارهاى سخت سعدان به صبح آورم يا در غل و زنجيرم بسته و بكشند برايم محبوبتر از آن است كه روز قيامت در حالى به ديدار خدا و پيامبرش بشتابم كه به برخى از بندگانش ستم كرده و چيزى از حطام دنيا را به ناحق برگرفته باشم.
سخنان گهربار فوق، تابلو حكومت علوى است كه بايد نصب‏العين شيعيان آن حضرت قرار گيرد و در هر پست و مقامى اخلاق را با سياست، اقتصاد، مديريت، جهاد، صنعت و همه ابعاد زندگى خويش بياميزند و بر تحكيم اصول آن پاى بفشارند.آنچه در پيش رو داريد، در جهت هدف ياد شده، تدوين يافته و سعى بر آن بوده است كه گوشه‏اى از اخلاق اسلامى را كه ارتباط بيشترى با عالم سياست دارد، به رشته تحرير در آورد مرکز تحقیقات اسلامی معاونت متون آموزشی و کمک آموزشی
1- بحار الانوار ج 44ص49

2- غررالحکم ج6ص116

3- نهج البلاغه خطبه 215