کلید واژه: "نماز و دیگر هیچ"

نماز و دیگر هیچ

نماز و دیگر هیچ کار آقا مهدی خیلی خسته کننده بود و هیچ رمقی برایش نمی گذاشت . اما وقتی ظهر با خستگی تمام از سر کار می آمد، حتی اگر سفره هم پهن بود، اول نمازش را می خواند، بعد سرسفره می آمد. خوابش هم خیلی کم بود، تکه کلامش این بود: “وقتی بمیریم،… بیشتر »