علت پیدایش شب

هر پدیده ای که در آن نظم و تدبیر و سنجش و اندازه گیری دقیق و حساب شده به کار رود،نمی تواند اثر یک تصادف کور باشد، بلکه حاکی از یک آفریننده حکیمی است که خالق همه هستی است.
یکی از این پدیده ها که نشانه ی عظمت و قدرت خداوند قادر و هستی بخش است و نقش مهمی در زندگی بشر، بلکه در همه مخلوقات عالم دارد و از پر فایده ترین و در عین حال محسوس ترین پدیده هاست شب است که همه افراد بشر آن را با چشم خود در طول زندگی هم می بینند و هم حس می کنند ولی با کم توجهی یا بی توجهی از کنار آن رد می شوند.
بنابراین لازم است بدانیم چه علت یا عللی سبب پیدایش این پدیده مهم شده است که در این فصل با دقت در آیات قرآن، به بررسی این علل خواهیم پرداخت:
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاء مِن مَّاء فَأَحْيَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخِّرِ بَيْنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ در آفرینش آسمان ها و زمین، آمد و شد شب و روز، و کشتی هایی که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده و با آن زمین را پس از مرگ زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که در میان زمین و آسمان معلقند، نشانه هایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و می اندیشند.
علامه طباطبایی(رحمة الله علیه) در تفسیر المیزان ذیل تفسیر این آیه، علت پیدایش شب و روز را که همان علت اختلاف شب و روز است، اینگونه بیان می کند:
عامل اول: حرکت وضعی زمین به دور مرکز خود که در هر بیست و چهار ساعت یک بار این دور را می زند و از این دوران که همیشه یک طرف زمین یعنی کمی بیش از یک نیم کره آن رو به آفتاب می کند و آن طرف، از آفتاب نور می گیرد و حرارت را جذب می کند، روز پدید می آید و یک طرف دیگر زمین یعنی کمی کمتر از یک نیم کره آن که پشت به آفتاب واقع شده و در ظلمت سایه مخروطی شکل آفتاب قرار می گیرد، شب پدید می آید و این شب و روز به طور دائم دور زمین دور می زنند.
عامل دوم عبارت است از: میل سطح دائره استوایی و یا معدل از سطح مدار ارضی در حرکت انتقالی شش ماه به سوی شمال و شش ماه به سوی جنوب، (که برای بهتر فهمیدن این میل، باید به نقشه ای که از زمین و آفتاب و حرکت انتقالی زمین در مدار بیضی به دور آفتاب ترسیم می کنند، مراجعه نمود، که در آنجا خواهی دید محور زمین در حرکت انتقالیش، محوری ثابت نیست، از اول فروردین که محورش دو نقطه مغرب و مشرق اعتدالی است، تا مدت سه ماه، بیست و سه درجه به طرف قطب جنوب می آید و در سه ماه تابستان دوباره به جای اولش بر می گردد و به همین جهت اول فروردین و اول مهر شب و روز برابر است، و در سه ماه پاییز محور به مقدار بیست و سه درجه به طرف قطب شمال می رود و در سه ماه زمستان به جای اولش بر می گردد. )
و این زمین باعث می شود، آفتاب هم از نقطه معتدل، (اول فروردین و اول پاییز) نسبت به زمین میل پیدا کند و تابش آن به زمین انحراف بیشتری داشته باشد و در نتیجه فصول چهارگانه (بهار، تابستان، پاییز، زمستان) به وجود آید و در منطقه استوایی و دو قطب شمال و جنوب، شب و روز یکسان شود با این تفاوت که در دو قطب شش ماه شب و شش ماه روز باشد، یعنی سال یک شبانه روز باشد، در شش ماهی که قطب شمال روز است، قطب جنوب شب و در شش ماهی که قطب جنوب روز است قطب شمال شب باشد.
و اما در نقطه استوایی سال تقریباً مشتمل بر سیصد و پنجاه و شش شبانه روز مساوی باشد و در بقیه مناطق شبانه روز برحسب دوری و نزدیکی به خط استوا و به دو قطب هم از جهت عدد مختلف شود و هم از جهت بلندی و کوتاهی و مشروح این مسائل در علومی که مربوط به آن است بیان شده است.
یکی دیگر از علل پیدایش شب، تکامل یافتن امور سکنه زمین است که با دقت در آیه:
وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَارًا وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛ و اوست کسی که زمین را گسترانید و در آن، کوه ها و رودها نهاد، و از هرگونه میوه ای در آن، جُفت جُفت قرار داد. روز را با شب می پوشاند. قطعاً در این [امور] برای مردمی که تفکر می کنند نشانه هایی وجود دارد.
به دست می آید:
خداوند برای تکامل امور سکنه زمین تدابیری در حرکت آن ها برای طلب رزق و در سکونشان جهت آسایش به کار برده و به همین منظور زمین را گسترده کرد که اگر گسترده نمی کرد انسان و حیوان نمی توانست در آن ادامه زندگی دهد و اگر هم یکسره گسترده می شد و در آن پستی و بلندی وجود نمی داشت باز هم صالح برای زندگی نبود چون آب هایی که در آن ذخیره می شد بر سطح آن جریان نمی یافت و زراعت و بستانی به وجود نمی آمد و لذا خدای تعالی کوه های بلند و پابرجا در آن میخکوب کرده و آنچه آب از آسمان فرو می فرستد در آن کوه ها ذخیره نموده و نهرهایی از اطراف آن ها جاری و چشمه هایی بر دامنه ها روان می سازد و کشتزارها و باغات را سیراب می کند و میوه های مختلف تلخ و شیرین و تابستانی و زمستانی و اهلی و جنگلی به بار می آورد.
«شب و روز را که دو عامل قوی در رشد میوه ها و حاصل ها است بر زمین مسلط می سازد.»
آری، زندگی انسان و همه موجودات زنده و به خصوص گیاهان و میوه ها بدون نظام دقیق شب و روز امکان پذیر نیست چرا که اگر پرده تاریک آرام بخش شب نباشد نور مداوم آفتاب، همه گیاهان را می سوزاند و اثری از میوه ها و به طور کلی از موجودات زنده بر صفحه زمین باقی نمی ماند.
پس گسترش زمین، راه را برای ایجاد کوه های ریشه دار، کوه ها راه را برای جاری شدن نهرها و جاری شدن نهرها راه را برای پیدایش میوه های نر و ماده و رنگ های مختلف آن هموار ساخته و با ایجاد شب و روز، اغراض مذکور به نحو کمال حاصل می گردد و در همه این ها تدبیری است متصل و متحد که از وجود مدبّری حکیم و واحد و بی شریک در ربوبیت کشف می کند و در همه این ها آیاتی است برای مردمی که تفکر کنند.

  • حسین
    نظر از: حسین
    1392/10/04 @ 04:52:25 ب.ظ

    حسین [بازدید کننده]

    ممنون ازشمادوست عزیز

  • سعید پ ...
    نظر از: سعید پ ...
    1392/07/28 @ 08:15:36 ب.ظ

    سعید پ ... [بازدید کننده]

    عالیه خیلی مفید بود

  • آناهیتا
    نظر از: آناهیتا
    1391/11/27 @ 11:53:10 ق.ظ

    آناهیتا [بازدید کننده]

    خوب بود

  • صبا
    نظر از: صبا
    1391/02/12 @ 01:51:28 ب.ظ

    صبا [بازدید کننده]

    خیلی گنده

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.