با عرشیان


هجرت به نجف اشرف
علامه طباطبایی و برادرشان تعلیمات ابتدایی را در تبریز می گذرانند و پس از اتمام درسشان در تبریز ، به نجف اشرف که در آن زمان مرکز جهان تشیع بوده هجرت می کنند . خود علامه می فرمایند : »وقتی می خواستم به نجف بروم نمی دانستم چه کسانی آنجا هستند ، اساتید حوزه چه کسانی هستند ، کجا بروم و چه کار کنم ! وقتی وارد نجف شدم ، چشمم به گنبد امیر المومنین ( علیه السلام ) افتاد عرض کردم : یا علی جان ! من برای ادامه تحصیل به محضر شما شرفیاب شده ام ؛ ولی نمی دانم چه روشی را پیش بگیرم ، چه برنامه ای را شروع کنم ، از شما می خواهم که در آنچه صلاح است مرا راهنمایی کنید . «
آغاز آشنایی با آیت الله قاضی ( رحمه الله علیه )
ایشان می گویند : »یک روز که در فکر بودم چه کنم ! در خانه را زدند . در را باز کردم ، دیدم عالم بزرگ مرحوم حاج میرزا سید علی قاضی ( رحمه الله علیه ) بودند . چهره بسیار نورانی و جذابی داشتند ، البته ایشان نسبتی هم با ما داشتند . ایشان بعد از اینکه وارد خانه شدند یک سری اشعار خواندند و جلسه را گرم و صمیمی کردند و بعد از توصیه ها و تذکراتی فرمودند : »کسی که برای تحصیل به نجف     می آید بهتر است علاوه بر تحصیل به فکر تهذیب و تکمیل نفس خویش هم باشد . «علامه می گوید : » پس از آنکه ایشان تشریف بردند خیلی منقلب شدم و سخنانشان در دلم نفوذ کرد، به حدی که چندین سالی که در نجف بودم مرتب در جلسات درس ایشان شرکت  می کردم . علامه در مدت دوازده سالی که در نجف بودند در کنار آن همه مشکلات و غربت به درجات علمی عظیمی نائل می شوند .
بازگشت به ایران
ایشان املاک زیادی در تبریز داشتند ، ولی متاسفانه مبلغ زیادی برایشان نمی آوردند و بعد از گذشت چند سال که رضاخان به حکومت می رسد ورود و خروج همان مبالغ اندک را هم می بندند و مرزها را متوقف می کنند دیگر پولی به آنها نمی رسد . بعد از اینکه ایشان به ایران بر می گردند ، خانه پدری ایشان را فروخته بودند و فردی تمامی آن املاک را برای خودش سند زده بود . علامه چند سالی  پیگیری می کنند تا این که بالاخره آن املاک را بر می گردانند . بعد از آن شروع به فعالیت جهت احیاء کردن آن زمین ها می کنند و پس از ده سال تلاش درآن منطقه کم کم وضع مالی آنها خوب می شود و حتی به مردم قرض می دهند و نیازهای آنها را بر آورده می کنند . علامه در این مدت امر تبلیغ را رها نمی کند و علاوه بر آن دائم در فضایی ملکوتی بودند و در همه کارها توجه کاملی به حضرت حق داشتند و از فعالیتهای علمی خود جدا نمی شدند . ایشان به تربیت فرزند اهمیت بسیاری    می دادند و در فنون رزمی و سوار کاری مهارت داشتند و با تیر اندازی و شنا هم آشنا بودند . ایشان خط بسیار زیبایی داشتند و    می فرمودند : وقتی در نجف بودیم نسخه خطی بوعلی که هنوز چاپ نشده بود به دستمان رسید . من و برادرم آن را با خط خود نسخه برداری کردیم .
ورود به شهر مقدس قم
وضعیت مالی خانواده علامه از آن وخامت اوضاع ، به رفاه و آسایش نسبی می رسد ولی ایشان تصمیم می گیرند در اسفند ماه 1324شمسی به همراه همسر وچهار فرزندشان به قم هجرت کنند . آنها در قم در همان محله ای که بیت امام خمینی ( ره ) قرار دارد منزلی اجاره می کنند که بیست متر بیشتر نبود ، در حالی که منزلشان در تبریز بسیار بزرگ بوده و فقط آشپزخانه  آنجا 25متر بوده است .
ایشان در قم به تدریس در فلسفه مشغول می شوند ولی متاسفانه بر اثر فشارهای تبلیغات منفی که از سوی بعضی ها صورت می گیرد درس علامه تعطیل می شود ، اما با مقاومت علامه و وساطت برخی بزرگان حوزه ، این وضعیت درست می شود و به تدریس حکمت و فلسفه مشغول می  شوند .
ایشان پیشرفت های خود را مدیون همسرشان می دانند و می فرمودند : ایشان در تمام دوران زندگی هیچگاه به من نگفتند که چرا  فلان را انجام نداده ای ؟
ویژگی های اخلاقی علامه
خیلی عجیب است ، کسی که قرآن را حفظ کرده و مجموعه کم نظیر تفسیر المیزان را به جامعه تحویل داده که شیعه وسنی به آن نیاز دارند ، صاحب چه لطافت روحی است که اشعار حافظ را نیز شرح می دهد . ایشان آنقدر متواضع و مؤدب بودند و در حفظ آداب سعی بلیغ داشتند که نزدیک چهل سال در مجلس ها به متکا یا بالش تکیه ندادند و همیشه مقداری جلوتر از دیوار            می نشستند . در مدت تدریس هرگز به کسی تندی نمی کرد و هنگام درس به شاگردانشان نگاه نمی کردند بلکه به زمین نگاه     می کردند و این از شدت حیای استاد بود . علامه به تنظیم وقت بسیار اهمیت می دادند .
تفسیر المیزان و اخلاص علامه
علامه تفسیر المیزان را که کتاب بسیار بزرگ و با عظمتی است با سختی های فراوانی نوشته است . ایشان در آن زمان آنقدر از نظر مادی در مضیقه بودند که نمی توانستند حتی یک جلد کتاب بخرند بلکه کتاب های مورد نیازشان را امانت می گرفتند .حقوق ایشان در اواخر عمر با آن همه علم و عرفان حق التالیفی بود که برای نوشتن کتاب تفسیر المیزان می گرفتند ، ولی چون کار ایشان با اخلاص بود خداوند هم در عمل نشان داد که کارهای با اخلاص چگونه ماندگار می مانند و الان ثمره ی آن همه زحمت علامه برای نسل ما آشکار شده است و دانشمندان از دریافت های علمی ایشان بهره مند هستند .
منبع : زندگی نامه علامه سیدمحمدحسین طباطبایی ، کیش مهر

صفحات: · 2

  • عابدیان
    نظر از: عابدیان
    1389/10/29 @ 07:12:20 ق.ظ

    عابدیان [بازدید کننده] 

    تلاشتان عالیست . موید باشید

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.