عقده محبت
يأس و نا اميدى
يأس و نا اميدى از آسيبهاى جدى روانى و اخلاقى است كه در صورت ورود در خانواده خسارات و ضربات آن ممكن است قابل جبران نباشد. به دليل اهميت موضوع، ابتدا تعريف اميد و نا اميدى و پس از آن زمينههاى ايجاد يأس و نااميدى و در نهايت برخى از راههاى درمان و پيشگيرى از آن را بيان مىكنيم.
تعريف اميد:
«اميد يعنى تجسم كردن روزهاى خوب در آينده، قبول داشتن تماميت خود، زيستن به طور سالم و داشتن يك زندگى با مفهوم.» (ميلر)
در يك تعبير ديگر، «اميدوارى حالت خاص، شبيه پيش بينى يك حالت و موقعيت خوب و خوشحال كننده است.»
نا اميدى: اگر فرد ياد بگيرد كه نمىتواند به طور واقعى مؤثر باشد، در تمام حالتهاى رفتارى خود احساس واماندگى و شك مىنمايد. طبق نظريه اشنايدر، نا اميدى حالت تكان دهندهاى است كه با احساس عدم امكان و احساس ناتوانى و بى علاقگى به زندگى آشكار مىشود و فرد در اثر آن به شدت غير فعال شده و نمىتواند موقعيتهاى زندگى را بسنجد و در نتيجه اين مشكلات قدرت تطبيق با تغييرات زندگى را ندارد، مشكلات زندگى و عدم سازگارى با عوامل فشارآورنده (استرسها) فرد را در زندگى گرفتار مىنمايد. با گذشت زمان فرد از يك جريان زندگى طبيعى همواره بيشتر فاصله گرفته و در پارهاى موارد حتى به خودكشى كشيده مىشود.
اسلام و نا اميدى: اسلام همواره از نوميدى و يأس به عنوان گناه بزرگ و يك امر قبيح و زشت ياد كرده و مسلمانان را نسبت به آن برحذر داشته است.
تا آنجا كه نوميدى و يأس از پروردگار و رحمت الهى را از گناهان كبيره قلمداد مىكند.
چون سبب يأس از پروردگار عالم و اعتقاد نداشتن به قدرت و كرم و رحمت بى پايان اوست و در قرآن كريم آن را از صفات كفار قرار داده و مىفرمايد: «نااميد از رحمت الهى نمىشود مگر كسى كه كافر است.»
از نظر اسلام يأس از رحمت خداوند گناه بزرگى است؛ زيرا گناهى كه از كسى سر مىزند تا وقتى كه مأيوس نباشد، ممكن است در صدد توبه برآمده، با استغفار آمرزيده شود، ولى شخص مأيوس آمرزيده شدنى نمىباشد. او اميدى به مغفرت و آمرزش خدا ندارد تا توبه نمايد. از اين گذشته يأس سبب جرأت بر جميع گناهان مىشود؛ زيرا فرد مىگويد: من كه معذب خواهم بود، پس چرا خودم را از شهوت دنيا محروم نمايم؟
بنابراين، اسلام همواره توصيه مىكند كه اميدوار باشيد و با اميد به رحمت خدا بميريد.
بيماران روانى نااميد مىشوند، نااميدى نيز ضعف توليد مىكند و ضعف نوميدى مضاعف را و اين دور انسان را به گرداب نابودى هدايت مىكند.
زمينههاى ايجاد يأس و نااميدى
يأس و نااميدى ممكن است ناشى از عوامل متعددى باشد كه تنها به دو مورد از آنها كه با خانواده و زندگى خانوادگى ارتباط بيشترى دارد، اشاره مىكنيم:
1. دوران كودكى: كودكانى كه به طور مرتب و مكرر تنها مىمانند، چون در زمان كودكى از نظر قدرت ضعيفتر از بزرگسالان هستند، احساس درماندگى مىكنند، اما بچههايى كه به وسيله پدر و مادر خود به موقع و درست حمايت مىشوند، رفتار سالم و منطقى پدر و مادرشان به آنها كمك مىكند كه از توانايىهاى خود آگاه شده و در زندگى آينده خود موفقيت بيشترى كسب كنند. مشكلات زندگى كودك نيز به اندازه مشكلات ساير ادوار زندگى واقعيت دارد و در اين دوران است كه فرد براى اولين بار طرز مقابله با مشكلات زندگى را ياد مىگيرد.
2. جدايى والدين: خانواده هايى كه به واسطه مرگ يا جدايى پدر و مادر از هم دچار آسيب مىشوند، يا خانوادههايى كه به سهولت آرامش خود را از دست داده، متشنج مىگردند، رشد روانى اطفال را به مخاطره مىاندازند.
از مهمترين عوامل مؤثر در ايجاد نوميدى، احساس تنهايى است كه در چنين شرايطى به وجود مىآيد و ممكن است واقعى يا ذهنى باشد. بررسىها در اين زمينه نشان داده است كه شيوع خودكشى با فقر طبقات اجتماعى و يا مشكلات مالى ارتباطى نداشته، بلكه بيشتر به احساس جدايى از اجتماع مربوط است. به عنوان مثال، خودكشى در مناطقى كه مردم دور از يكديگر زندگى مىكنند متداولتر است. بر عكس، در جاهايى كه خانواده و ساير بستگان به هم نزديك هستند كمتر ديده مىشود، همين طور خودكشى در هنگام بازنشستگى و ناتوانىهاى بدنى كه موجبات جدايى از اجتماع را فراهم مىكند شايعتر است.
پيشگيرى و درمان يأس و نااميدى
برخى از نكاتى كه مىتواند در درمان يا پيشگيرى يأس و نااميدى مؤثر باشند عبارتند از:
1. اتصال و توكل به مبدأ قدرت: در امور دنيوى انسان مىبايست تصور كند كه قدرت خداوند بر همه چيز و همه كس احاطه دارد و انسان كه مخلوق خداست تحت حكومت و قدرت او بوده و مسئوليت بقا و فناى او در نهايت امر با او خواهد بود.
2. توجه به زندگى اميدواران و مأيوسان: يعنى درسآموزى از سرنوشت كسانى كه با اميد زندگى كردهاند و عاقبت به خير از دنيا رفتهاند و كسانى كه از اميد الهى بريده و با بدبختى و فلاكت و كفر از اين دنيا به آن جهان وارد شدهاند.
نمونه بارز اميدواران به الطاف الهى امام خمينى (ره) است كه با دست خالى نظام شاهنشاهى را سرنگون و دنيا را تحت تأثير پيروزى شكوهمند انقلاب اسلامى قرار داد و در نهايت هم «با قلبى مطمئن و دلى آرام» چشم از دنيا فرو بست و تا ساليان دراز آثار نيك اميدوارى آن بزرگ مرد شامل حال ملت مسلمان ايران و حتى جهانيان خواهد شد.
2. ايجاد اعتماد در خانواده: انسانها داراى نواقص بسيارى هستند. بنابراين درك متقابل ميان زن و مرد لازم است. اعتماد در خانوادههاى آسيبپذير و يا آسيب ديده، نقش هوا را از نظر حياتى بودن دارد. خانواده يك فرد بيمار، معلول و يا جانباز مىبايست سراسر اطمينان قلبى و اعتماد متقابل، باورهاى اسلامى، ايمان و يقين باشد تا بدين وسيله يأس و نااميدى در خانواده رخت بربندد و خانواده همچنان محيط اميدبخش و آرامى براى رشد و شكوفايى اعضاى آن گردد.
1-روان شناسی اجتماعی با نگرش به شیوه های اسلامی- جمعی از مولفان ص356
2- وسائل الشیعه ج20باب3
3- همان ج15باب 227
4-بحار ج 3ص159
5-همان 16
صفحات: 1· 2
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حضرت زینب(س) کرمان در 1390/05/26 ساعت 11:24:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |