طرح وحدت اسلامى‏

از مشركان نباشيد؛ از كسانى كه دين خود را پراكنده كردند وگروه گروه شدند.
حضرت صادق عليه‏السلام نيز مى‏فرمايد:
 «مَنْ فارَقَ جَماعَةَالْمُسْلِمينَ قَيْدَ شِبْرٍ فَقَدْ خَلَعَ رَبَقَةَالْاسْلامِ مِنْ عُنُقِهِ»
هر كس به اندازه يك وجب از اجتماع مسلمانان، فاصله بگيرد، رشته مسلمانى را از گردن خود برداشته است.
2- تهذيب نفس:
نظام تربيتى اسلام همه فضايل اخلاقى از جمله حفظ وحدت را درخود جاى داده و بشدّت، مستقيم و غيرمستقيم از آن حمايت كرده است، به اين صورت كه:
1/ 2- وحدت را به عنوان يك ارزش اصولى مطرح كرده است:
 «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‏اللَّه جَميعاً وَ لاتَفَرَّقُوا …»
همگى به ريسمان الهى چنگ زنيد و پراكنده نشويد.
 «… اقيمُواالدّينَ وَ لاتَتَفَرَّقُوا فيهِ …»

دين را به پاى داريد و در آن تفرقه نيفكنيد.
2/ 2- خصلتهاى وحدت‏آفرين را نيز آموخته است؛ به اين معنا كه پيروان خويش را به فضايلى سفارش كرده كه مايه تقويت و سبب حفظ وحدت و يكپارچگى است، مانند:
- وجوب خمس، زكات، حجّ، جهاد، تولّى و تبرّى رعايت حقوق، نماز جمعه و ….
- استحباب نماز جماعت، سلام دادن، عيادت مريض، تشييع جنازه، تعاون، مهربانى،ديدوبازديد، دستگيرى از محرومان و صدها مستحب ديگر.
ب- آسيب زدايى‏
در اين حوزه، عوامل وحدت‏شكن و تفرقه‏افكن، به شدّت قلع و قمع مى‏شود تا كمترين آسيبى به انسجام امّت اسلامى واردنشود. برخى از آن اقدامات بدين‏شرح است:
1- سركوب تفرقه‏افكنان: وحدت‏شكنان به عنوان اخلالگر (ياغى) شناخته شده، مجازات مى‏شوند.
2- بسيارى از محرّمات اسلامى بطور مستقيم در پديده شوم تفرقه‏افكنى دخالت دارند كه تحريم آنها كمك شايانى به صيانت از وحدت جامعه دارد مانند: سرقت، قتل، ضرب و شتم، غيبت، تهمت، جاسوسى، ظلم، حق‏كشى و ….
3- آلودگى به خصلتهاى زشت درونى از قبيل حسد، بغض و كينه، تكبّر و مانند آن نيز، بشدت مورد نهى و نكوهش قرار گرفته، چرا كه آنها نيز به نوبه خود به اين بلاى خانمانسوز دامن مى‏زنند، چنان كه حضرت اميرمؤمنان صلوات‏اللّه عليه فرمود:
 «انَّما انْتُمْ اخْوانٌ عَلى دينِ‏اللَّهِ ما فَرَّقَ بَيْنَكُمْ الَّاخُبْثُ‏السَّرائِرِ وَ سُوءُالضَّمائِرِ …»
همانا شما براساس دين خدا برادر هستيد و چيزى جز پليدى باطن و ضميرهاى‏بد، ميان شما تفرقه نيفكنده است.
 3- صبر و استقامت‏
 «صبر» در فارسى، مرادف شكيبايى، خويشتن‏دارى، دوام و ثبات است و راغب اصفهانى آن را چنين شرح كرده است: «صبر، واداشتن نفس است به آنچه كه مقتضاى دين و خرد است و نگهدارى آن است از آنچه كه شرع و عقل آن را نمى‏پسندند.»

مفهوم صبر، عام و فراگير است و در همه زواياى زندگى انسان، جريان دارد و طبيعى است كه وادى سياست را نيز در بر مى‏گيرد، ولى خواجه‏نصيرالدين طوسى (ره) تعبير زيبايى در مورد صبر به كار برده كه بيش از آنكه صبر اخلاقى فردى را در نظر آورد، «صبر سياسى» را مورد عنايت قرار مى‏دهد. او مى‏نويسد:
 «الصَّبْرُ ارْبَعَةُ اشْياءٍ؛ ثَباتٌ وَ كَفٌّ وَ احْتمالٌ وَ اقْدامٌ»
صبر از چهار عنصر تشكيل يافته است: پايدارى، خويشتن دارى، تحمل و اقدام.
كه اين عناصر چهارگانه هريك به سهم خود يك مسؤول يا سياستمدار را يارى مى‏رساند و از تنگناهاى كار اجرايى و سياسى مى‏رهاند.

صفحات: · 2

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.