خير خواهى
«خيرخواهى» تقريباً مرادف واژه «نصيحت» در زبان عربى است و نصيحت يعنى؛ پيشنهاد كار يا گفتارى كه به صلاح شنونده باشد و شايد به همين دليل، پند و موعظه را هم نصيحت مىگويند. بنابراين «ناصح» كسى است كه نه تنها از شرارت، تبهكارى واخلال در كار ديگران خوددارى مىورزد، بلكه با گفتار خود يا ارائه طرح و برنامه، درپى خيرآفرينى و اصلاح كار مردم است.
ارزش وضرورت
خيرخواهى در فرهنگ اسلام يك ارزش والا و پراهميت است و شارع مقدس بر تحكيم و فراگيرى آن در جامعه، تأكيد فراوان دارد؛ امام صادق عليهالسلام فرمود:
«عَلَيْكُمْ بِالنُّصْحِ لِلَّهِ فى خَلْقِهِ فَلَنْ تَلْقاهُ بِعَمَلٍ افْضَلَ مِنْهُ»
بر شما باد كه به خاطر خدا خيرخواه مردم باشيد كه هرگز با عملى بهتر از آن به ملاقات خدا نخواهى رفت.
امير مؤمنان صلواتالله عليه، جامعه منهاى نصيحت را مالامال از شرّ و تباهى ارزيابى كرده، مىفرمايد:
«لا خَيْرَ فى قَوْمٍ لَيْسُوا بِناصِحينَ وَ لايُحِبُّونَالنَّاصِحينَ» در مردمى كه نه خيرخواه باشند و نه خيرخواهان را دوست بدارند، خيرى نيست.
حضرت باقر (ع) نيز دانشمندانى را كه اقدام به خيرخواهى نكنند، خائن دانسته، مىفرمايد:
«الْعُلَماءُ فى انْفُسِهِمْ خانَةٌ انْ كَتَمُواالنَّصيحَةَ»
دانشمندان، اگر خيرخواهى را ابراز نكنند، درنزد خود خائن هستند.
بنابراين، از نظر اسلام، هر كس هر دانش و تجربهاى كه كسب كرده، بايد در اختيار مردم گذارد و در حد توان به پيشرفت و بهروزى جامعه كمك كند. از آنجا كه ملّت، در يك تقسيمبندى كلّى به دو قشر، مسؤولان و مردم، تقسيم مىشود، وظيفه هر يك را به اختصار شرح مىدهيم.
الف- مسؤولان
قرآن و روايات گوياى آن است كه مسؤولان نظام اسلامى- از عاليترين مقام (رهبر) گرفته تا مديران عالى، ميانى، متوسط و حتى اعضاى عادّى خانواده دولت و هر مسؤول ديگرى- بايستى ناصح و خيرخواه مردم باشند و گرنه پستى را كه اشغال كردهاند، ناروا بوده و خود نيز خائن هستند، امام صادق عليهالسلام از رسول خدا صلّىالله عليه و آله نقل مىكند كه فرمود:
«مَنْ سَعى فى حاجَةٍ لِاخيهِ فَلَمْ يَنْصَحْهُ فَقَدْ خانَاللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
هر كس كار برادرش را به عهده بگيرد، ولى خيرخواه او نباشد، به خدا و پيامبرش، خيانت كرده است.
از اين رو قرآن مجيد، وقتى داستان پيامبران بزرگى چون؛ نوح، هود، صالح و شعيبرا بازگو مىكند، از ميان همه ويژگيهاى آنان، به خيرخواهى ايشان، اشاره مىكند، كه به رغم لجاجت و شرك مردم، بطور مستمر، آنان را به نيكيها دعوت مىكردند و برايشان خيرانديشانى امين بودند.
امام على عليهالسلام نيز در وصف پيامبر خاتم (ص) مىفرمايد:
«بَعَثَهُ وَالنَّاسُ ضُلَّالٌ فى حَيْرَةٍ … فَبالَغَ (ص) فىِالنَّصيحَةِ وَ مَضى عَلَىالطَّريقَةِ»
خداوند، پيامبر (ص) را در حالى كه مردم در گمراهى و حيرت بودند، برانگيخت و آن حضرت در خيرخواهى، سنگ تمام گذاشت و بر راه (مستقيم) عبور كرد.
همين طور آن حضرت پس از شهادت محمدبنابوبكر، طىّ نامهاى مالك اشتر را از «نصيبين» احضار مىكند تا به مصر گسيل دارد و ضمن آن مىنويسد:
«اسْتَخْلِفْ عَلى عَمَلِكَ اهْلَ الثِّقَةِ وَالنَّصيحَةِ مِنْ اصْحابِكَ» يكى از ياران مورد اطمينان و خيرخواه خود را به جاى خويش بگمار.
رسول گرامى اسلام صلّىالله عليه و آله، حتى هنگام ارسال چند نامهرسان به دربار پادشاهان، به آنان فرمود:
«انْصَحُوالِلَّهِ فى عِبادِهِ فَأِنَّهُ مَنِاسْتَرْعى شَيْئاً مِنْ امُورِالنَّاسِ ثُمَّ لَمْ يَنْصَحْهُمْ حَرَّمَاللَّهُ عَلَيْهِالْجَّنَةَ» به خاطر خدا، براى بندگانش خيرخواهى كنيد، زيرا هر كس بخشى از امور مردم را به عهده بگيرد، ولى خيرخواه آنان نباشد، خداوند، بهشت را بر او حرام مىكند.
ب- مردم
ملّت نيز به صورت فردى و اجتماعى وظيفه دارد كه خيرخواه خود، دولت و كشورباشد و اين حقّى است كه اسلام برعهده او نهاده است؛ امير مؤمنان صلواتاللّه عليه فرمود:
«ايُّهَاالنَّاسُ انَّ لى عَلَيْكُمْ حَقّاً وَ لَكُمْ عَلَىَّ حَقٌّ؛ فَامَّا حَقُّكُمْ عَلَىَّ فَالنَّصيحَةُ لَكُمْ وَ … امَّا حَقّى عَلَيْكُمْ فَالْوَفاءُ بِالْبَيْعَةِ وَالنَّصيحَةُ فىِالمَشْهَدِ وَالْمَغيبِ …» مردم! من برعهده شما حقّى دارم و شما نيز برگردن من حقى داريد؛ اما حق شما بر من، خيرخواهى براى شماست … اما حق من بر شما، وفادارى به بيعت و خيرخواهى در حضور و غياب است.
لازمه خيرخواهى اين است كه مردم، همه كارهاى دولت و مسؤولان را زير نظرداشته باشند و با صفا و صميميت با آنان همكارى كنند؛ كارهاى خوبشان را سپاس گويند و ارج گذارند و اشتباهاتشان را با سخنى استوار گوشزد نمايند و از ارائه نظرات اصلاحى خويش دريغ نورزند. جامعهاى كه مردم و مسؤولان آن، نيك سيرت و خيرانديش باشند، راهسعادت را مىپويد و بهشت برين در انتظار اوست، چنان كه رسول خدا صلّىالله عليه وآله فرمود:
«مَنْ يَضْمَنُ لى خَمْساً اضْمَنُ لَهُالْجَنَّةَ … النَّصيحَةُ لِلَّه عَزَّوَجَلَّ وَالنَّصيحَةُ لِرَسُولِهِوَالنَّصيحَةُ لِكِتابِاللَّهِ وَالنَّصيحَةُ لِدينِ اللَّهِ وَ النَّصيحَةُ لِجَماعَةِ الْمُسْلِمينَ» هر كس (انجام) پنج چيز را براى من تضمين كند، من بهشت را برايش تضمين مىكنم:
خيرخواهى براى خداى بزرگ، خيرخواهى براى پيامبرش، خيرخواهى براى كتاب خدا، خيرخواهى براى دين خدا و خيرخواهى براى همه مردم.
صفحات: 1· 2
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حضرت زینب(س) کرمان در 1389/11/12 ساعت 02:14:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |