ابعاد هدايت قرآن
الف- بُعد فكرى و اعتقادى
ابتدا به عنوان مقدمه يادآور مىشويم كه قرآن مجيد در راه ساختن انسان و رساندن وى به قلّه سعادت و تكامل، براى «علم» و فراگرفتن آن اهميت فراوان قائل شده و يكى از اهداف اصلى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را تعليم كتاب و حكمت به مردم دانسته است.»
همچنين براى مؤمنانِ عالم درجات بسيار بالايى در نظر گرفته و دانشمندان حقيقى را مورد تكريم قرار داده است. از همگان خواسته كه از روى علم ودانايى سخن بگويند و مطالب ديگران را نيز به همراه دليل و استدلال بپذيرند. سخن از تعليم و تعلّم و ابزار علم چون قلم و نوشته، در اولين آيات نازل شده بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله خود نشانگر اهميت علم و دانش از ديدگاه قرآن مجيد است.
پس از بيان اين مقدمه، متذكر مىشويم كه قرآن مجيد در هدايت بُعد فكرى و اعتقادى انسان به دو مرحله توجه داشته است: مرحله زدودن افكار غلط و انحرافى و مرحله جايگزين ساختن اعتقادات و افكار صحيح. در اين قسمت به شرح اين دو مرحله مىپردازيم:
1- زدودن افكار خرافى: اگر مراد از «خرافه» را افكار خلاف واقع بدانيم كه به مرور زمان برخى از مردم به آن معتقد گشتهاند، قطعاً بزرگترين خرافه، «شرك و بت پرستى» است. زيرا حقيقتى در عالم روشنتر و واضحتر از توحيد و اعتقاد به خالق نيست. اصل اعتقاد به علت العلل و مبدأ هستى در جان هر آدمى نهاده شده است و اگر غبار گناهان واشتباهات روى آن را نپوشاند، هر شخص در اولين قدم حركت فكرى خود متوجه اصل وجود او خواهد شد. به همين جهت رسالت قرآن مجيد در اين بُعد همانا مبارزه دائم و علنى با شرك و مظاهر آن است. قرآن مجيد در يكى از نداهاى صريح خود بر ضد شرك آن را سختترين گمراهى دانسته و مىفرمايد:
«وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحيقٍ»
و هر كس همتايى براى خدا قرار دهد، گويى از آسمان سقوط كرده و پرندگان (در وسط هوا) او را مىربايند و يا تندباد او را به جاى دوردستى پرتاب مىكند!
مبارزه قرآن با ديگر افكار غلط همچون «انكار معاد» يا «انكار نبوت» نيز با سيرى كوتاه در آيات كلام الهى، به خوبى به دست مىآيد. به عنوان نمونه آيات سوره يس به اين مهم مىپردازد. ابتدا به توهم بعضى از منكران معاد اشاره كرده كه پوسيده شدن استخوانهاى مردگان را دليل بر عدم برانگيخته شدن آنها مىدانستند؛ سپس به جوابگويى پرداخته و با رد توهّم آنان بيان مىدارد كه همان خداوندى كه براى بار اول انسانها را خلق كرد، قادر است دوباره آنان را زنده كند. علاوه بر آن نمونههاى ديگرى از قدرت خداوند را مثال مىزند تا استبعاد برپايى معاد را نفى نمايد.
از آنجا كه عدّهاى، به دليل عدم شناخت صحيح از جهان هستى دچار اين افكار غلط شده و به لغزشگاههاى انديشه گرفتار مىشوند، قرآن مجيد به اصلاحِ ريشهاى اين انحرافها پرداخته و موانع شناخت را به آنها يادآور مىشود تا به اصلاحِ اعتقادات خود بپردازند. به عنوان نمونه به دامهاى تقليد كوركورانه و تكيه بر ظن و گمان اشاره نموده و اين دو را آفت شناخت انسان معرفى كرده است. از همه انسانها مىخواهد كه خود به تحقيق بپردازند و تا حصول علم از پا ننشسته و به مجرد دستيابى به ظن و گمان بهاعتقادى رونياورند. احترام به گذشتگان نيز سبب نشود كه دست از عقل خويش شسته و خود را تسليم افكار آنان نمايند.
2- جايگزينى اعتقادات صحيح: قرآن مجيد براى پياده نمودن اين هدف دعوت به تعقل، تفكر و تدبّر را پايه و اساس دعوت خود نهاده و از انسانها مىخواهد كه خود به تفكر در جهان هستى بپردازند، آيات آفاقى و انفسى را مورد توجه قرار داده، با مطالعه هر چه بيشتر در طبيعت و انسان به حقيقت هستى پى برند.
اين كتاب آسمانى در موارد فراوانى به تشريح آيات آفاقى پرداخته و سخن از خلقت آسمان و زمين، گردش منظم آنها، نورافكنى خورشيد و ماه، حركت بادها و كشتىها، فوايد كوهها و درياها، انواع ميوهها و درختان و دهها مورد از مخلوقات پرداخته و همه را مقدمه براى شناخت خداوند دانسته است.
مهمترين مسائلى كه در اين بُعد از رسالت قرآن بدان توجه شده، مسأله توحيد، اقرار به روز بازگشت (معاد)، اعتراف به وجود پيامبران و دعوت حق آنها، هدفمند بودن جهان هستى و خلقت انسان، مسؤوليت انسان و … است.
از نكات شايان دقت اينكه قرآن مجيد از مؤمنان خواسته كه با بصيرت باشند و حتى در برخورد با آيات كتاب الهى نيز چشم و گوش بسته بدان پايبند نشوند. در وصف مؤمنان حقيقى مىفرمايد:
«وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمّاً وَعُمْيَاناً»
و كسانى كه هر گاه آيات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، كر و كور روى آن نمىافتند.
گفتنى است كه رسالت و هدف قرآن در اين بُعد تنها اين نيست كه انسان را چنان هدايت كند كه به وجود خداوند و ديگر اعتقادات صحيح اعتراف كرده و پس از آن به هر كارى كه مىخواهد دست زند؛ بلكه قرآن مجيد مىخواهد انسان را به گونهاى بسازد كه با تمام وجود حقايق را باور داشته و خود را به لوازم آنها نيز ملزم سازد. بطور مثال بااعتقاد به توحيد، تكيهگاهش را خدا قرار داده از تكيه بر قدرتهاى ظالم دست بردارد؛ اميدش تنها به خدا باشد و او را وكيل در تمام امور خود قرار دهد؛ و يا با اعتقاد به معاد، مراقب تمام اعمال خود بوده و از انجام معاصى و گناهان ترسان باشد؛ خود را هميشه در پيشگاه خدا ببيند و درباره همه امور خود، خودش را مسؤول و مورد بازخواست بداند.
رسيدن به اين مراحل سبب مىشود رسالت قرآن جامه عمل به خود پوشيده انسان نيز به مرحله كمال و ترقّى خويش برسد و گرنه با صِرف ادعا و يا صرف اعتقاد به عقايد حقّه، گام اصلى در جهت تحقق اهداف هدايتى قرآن برداشته نمىشود.
ب- بُعد اخلاقى و تربيتى
انسان داراى دو بُعد مادى و معنوى است، در بُعد مادى خويش خواستار رفع حوائج مادى و ارضاى غرايز خود و در بُعد معنوىاش خواستار ترقى و تكامل و دارا شدن صفات حسنه انسانى است. منظور از هدايت قرآن در بُعد اخلاقى و تربيتى آن است كه قرآن مجيد مىخواهد انسانها را بگونهاى هدايت نمايد و رشد دهد كه علاوه بر اينكه نيازهاى مادى خود را در حد معقول و پسنديده برآورده مىكنند، در فكر تعالى روح و اخلاق خود نيز باشند؛ روح خود را آنچنان تربيت كنند كه در دنياى مادى غوطهور نشده همچنين گرفتار اخلاق رذيله چون خود محورى، قدرت طلبى، شهوترانى، حسادت، بخل و دهها صفت نفسانى مذموم نگردند. پيام و هدف قرآن اين است كه انسانها خود را به مقامى از تعالى و رشد برسانند كه به اخلاق اللّه آراسته شده، تجلىگاه صفات الهى گردند.
خداوند متعال به صراحت از اين بُعد رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله كه تجلّى آن در قرآن و به وسيله خواندن آيات كتاب الهى بر مردم است سخن رانده است:
«هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ …»
او كسى است كه در ميان جمعيت درس نخوانده رسولى از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آنها مىخواند و آنها را تزكيه مىكند ….اين همان رسالتى است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله براى خود ذكر كرده و فرمودهاست.
«بُعِثْتُ لِاتَمِّمَ مَكارِمَ الاخْلاقِ» من (به پيامبرى) برانگيخته شدم تا مكارم اخلاق را به اتمام برسانم.
مراحلى را كه قرآن مجيد براى تحقق اين بُعد از هدايت به انجام رسانده مىتوان طى چند بند بيان نمود:
1- بيدار نمودن انسان از خواب غفلت: قرآن مجيد به طور مرتب زنگهاى خطر را به صدا درآورده و به انسانها هشدار داده است كه در اثر غفلت و جهالت گرفتار ضلالتى كه بسيارى از پيشينيان نيز دچار آن شدهاند نگردند! در آيات فراوانى سخن از اقوام گذشته به ميان آورده، ارسال رسولان به سوى آنان را متذكر شده و سپس به عاقبت هلاكت بسيارى از آنها به وسيله عذابهاى الهى اشاره كرده است. در سوره هود پس از نقل داستانهايى از امتهاى گذشته نتيجهگيرى مىكند كه اين داستانها، براى مؤمنان پند و اندرز به همراه دارند.
«.. وَ جاءَكَ فى هذِهِ الْحَقُّ وِ مَوْعِظَةٌ وَ ذِكرى لِلْمُؤْمِنينَ»
و در اين (اخبار و سرگذشتها،) براى تو حقّ، و براى مؤمنان موعظه و تذكّر است.
تذكّر به وجود شيطان و مكائد او از جمله امورى بوده كه قرآن مجيد به وسيله آن به مؤمنان هشدار داده و خواستار هوشيارى آنان شده است. در آيات مكررى به همراه نقل قَسَمهاى غليظ و شديد كه شيطان براى اغواى بنىآدم ياد كرده است، تذكر مىدهد كه مبادا فرزندان آدم دچار فريب شيطان شده و از صراط مستقيم عبوديت خارج شوند.
هدايت در قرآن، ص: 20
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حضرت زینب(س) کرمان در 1389/10/13 ساعت 07:37:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1389/10/14 @ 08:54:00 ب.ظ
کوثر [عضو]
با سلام // با دلنوشته ای در فراق یار به روزم ///پروردگارا ! یاد و انتظار او را فراموشمان مساز .
ایمان و یقین عمیق به ظهور مولا را از خاطرمان محو مکن .
دعا و درود بر وجود مقدسش را از یاد ما مبر ، تا طول غیبت ما را از تحقق قیامش ناامید نگرداند و یقینی همانند یقین به قیام رسول اکرم صلی الله علیه و آله به ما ارزانی دار .
آمین یا رب العالمین
اللهم عجل لولیک الفرج