حضرت مهدی عج در منابع شیعی

 

شكى نيست كه اعتقادات، اصلى‏ترين نقش را در سرنوشت انسان بازى مى‏كند.نيكبختى يا بدبختى انسان در مرحله اول، در گرو انديشه و اعتقاد اوست؛ از اين رو بايد در مسائل اعتقادى به منابع مطمئن و دلايل استوار تكيه كرد.
براساس قرآن و سنت، اهل بيت پيامبر (ص) مرجع رسمى امّت بعد از پيامبر (ص) هستند و آنان به اعتراف دوست و دشمن، برترين افراد جامعه از نظر دانش، عبادت، زهد و تقوا بودند و هر كدام در عصر خود همچون ستاره‏اى فروزان در شب تاريك مى‏درخشيدند. آنان هر چند از رهبرى سياسى جامعه كنار گذاشته شدند، اما همان عبادت، مناجات، سيره و روش زاهدانه‏شان، ياد و سيره پيامبر (ص) را در فرهنگ جامعه زنده نگه مى‏داشت و گفتار و كردارشان نقش مؤثر و عميقى در هدايت انديشه و افكار جامعه داشت؛ از اين رو انسان مى‏تواند با اطمينان و آرامش كامل، انديشه و اعتقادات خود را براساس گفته‏هاى آنان شكل دهد.
شيعه اين افتخار را دارد كه هميشه باورهاى دينى و فرهنگ خود را از اهل بيت (ع) اقتباس نموده و در پرتو نور هدايت آنان قدم برمى‏دارد.روايات اهل بيت (ع) در مورد امامت حضرت مهدى (عج) گوناگون و چند قسم‏ است؛ بخشى بيانگر تأويل  و تفسير آياتى است كه در مورد آن حضرت نازل شده و بخشى به نقل سخنان پيامبر (ص) در مورد حضرت مهدى (عج) مربوط مى‏شود؛ پاره‏اى ديگر سخنان خود آن بزرگواران در اين زمينه است؛ گرچه آنان تمام علم و دانش خود را از پيامبر (ص) به ارث برده‏اند.
الف- روايات مربوط به تفسير و تأويل آيات
ابوبصير از امام صادق (ع) نقل مى‏كند كه در مورد آيه: «وَعَدَاللَّهُ الَّذينَ امَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الْارْضِ» نور/55
خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كردار شايسته دارند، وعده مى‏دهد كه بطور قطع آنان را وارث زمين سازد.
فرمود:اين آيه در مورد قائم (عج) و يارانش نازل شده است. «1»
از اين سخن استفاده مى‏شود كه حكمرانى حضرت مهدى (عج) و يارانش در روى زمين، از آن روست كه آنان مصداق كامل مؤمن صالحند و در واقع اين آيه پيروزى نوعى عقيده و رفتار را اعلام مى‏كند.
همو از امام صادق (ع) نقل مى‏كند كه در مورد آيه:«… فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ ايْنما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَميعاً» بقره /148 در نيكيها و اعمال خير بر يكديگر پيشى گيريد، هر كجا باشيد خداوند همه شما را حاضر مى‏كند.
فرمود:اين آيه در مورد قائم (عج) و يارانش نازل گشته كه بدون وعده قبلى يكباره (پيرامون مهدى (عج)) جمع مى‏شوند. «2»
نيز همو مى‏گويد: از امام صادق (ع) در مورد اين گفته خداوند سؤال نمودم: «هُوَ الَّذى‏ ارْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَ لَوْكَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»صف /9
او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد تا او را بر همه آيينها چيره گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند.
آن حضرت پاسخ داد:سوگند به خدا، هنوز تأويل اين آيه فرود نيامده است. عرض كردم: فدايت شوم، پس كى فرود مى‏آيد؟ فرمود: هنگامى كه قائم (عج) به خواست خداوند قيام كند، وقتى كه او خروج كرد، هيچ كافر و مشركى نخواهد بود مگر اينكه خروج قائم (عج) برايش ناپسند خواهد بود …. «3»
نيز همو مى‏گويد: امام باقر (ع) در مورد اين آيه:«قُلْ أَرَايْتُمْ انْ اصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتيكُمْ بِماءٍ مَعينٍ» ملک /30
(پيامبر) بگو: به من خبر دهيد كه اگر آبهاى شما در زمين فرو رود، چه كسى مى‏تواند آب جارى و گوارا در دسترس شما قرار دهد؟!
فرمود:اين آيه در مورد قائم (عج) نازل شده و منظور اين است كه اگر امامتان غايب بود و شما ندانستيد او كجاست، چه كسى براى شما امام ظاهر و آشكار مى‏آورد كه از اخبار آسمان وزمين و از حلال و حرام خداوند خبر دهد؟ سپس فرمود: سوگند به خدا، هنوز تأويل اين آيه نيامده و بناچار بايد بيايد. «4»
مفاد دو آيه آخرين اين است كه على‏رغم خواست مشركان و تبهكاران، امور جهان همچنان بر وفق اراده آنان پيش نخواهد رفت و روزى فرا مى‏رسد كه آيين محمدى (ص) در پهنه زمين گسترش مى‏يابد و جامعه‏اى كه قرنها تشنه عدالت و حقيقت بوده، با دسترسى به امام معصوم سيراب گشته و بشر در سايه تعليمات وى و عمل به گفتار او، به آرمان انسانيت و اهداف آفرينش خود نايل مى‏گردد.
همچنين امام باقر (ع) در مورد آيه: «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِى الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ انَّ الْارْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصَّالِحُونَ» انبیا/105
در زبور بعد از ذكر (تورات) نوشتيم: بندگان شايسته‏ام وارث (حكومت) زمين خواهند شد.
فرمود:آنان ياران مهدى (عج) در آخر زمان هستند. «5»
حضرت على (ع) درباره آيه شريفه:«وَ نُريدُ انْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِى‏الْارْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ ائِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ» قصص /5
ما مى‏خواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان زمين قرار دهيم.
فرمود:آنان خاندان محمدند (ص) كه بعد از تحمل رنجها و سختيها، خداوند مهدى‏شان را برمى‏انگيزد. او آنان را سربلند و سرافراز مى‏نمايد و دشمنانشان را خوار و ذليل مى‏گرداند. «6»
از مجموع اين دو آيه شريفه استفاده مى‏شود منظور از مستضعفانى كه وارث زمين خواهند شد، بندگان صالح خدا هستند و گرنه هر مستضعفى شايسته وراثت نيست و چه بسا برخى از آنان به آتش قهر الهى در جهنم خواهند سوخت.سبا/31-33
صالح بن عقبه مى‏گويد: امام صادق (ع) در مورد آيه: «امَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ اذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْارْضِ» نمل /62
(آيا معبودهايى كه شريك خدا قرار مى‏دهيد بهترند) يا كسى كه دعاى مضطر را اجابت مى‏كند و گرفتارى را برطرف مى‏سازد و شما را خلفاى زمين قرار مى‏دهد.
فرمود:اين آيه در مورد قائم (عج) نازل شده است. سوگند به خدا، او مضطر است؛ آن هنگام كه در مقام ابراهيم (ع) دو ركعت نماز مى‏گزارد و خدا را مى‏خواند و او اجابتش مى‏كند و گرفتارى‏اش را برطرف كرده، او را خليفه و جانشين خود در زمين قرار مى‏دهد. «7»
آنچه ذكر شد، نمونه‏هاى برگزيده‏اى از روايات در مورد تفسير و تأويل آيات مربوط به حضرت مهدى (عج) است كه بيانگر قطعيت ظهور آن حضرت از ديدگاه قرآن است.
خلاصه آنكه انديشه مهدويت و ظهور، پايه و اساس قرآنى دارد؛ جز اينكه اين مسأله همانند بسيارى از مسائل مهم اسلام بطور صريح در قرآن بيان نشده است و تفسير آيات مربوط به آن، بر عهده پيامبر (ص) و اوصياى آن حضرت نهاده شده است.
ب- روايات اهل بيت (ع) از پيامبر (ص)
امام صادق (ع) از پدران گرامى‏اش از پيامبر (ص) چنين نقل مى‏كند:امامان بعد از من دوازده نفرند؛ اولين آنان على بن ابى‏طالب و آخرينشان قائم (عج) است.
آنان جانشينان و اوصيا و دوستان من و حجتهاى خداوند بر امّتم بعد از من هستند …. «8»
در نقل ديگرى ايشان از پدران بزرگوارش و از رسول خدا (ص) نقل كرده كه فرمود:قائم (عج) از فرزندان من است، نامش نام من، كنيه‏اش كنيه من و در شمايل (اوصاف و منش) و روش، مانند من است، مردم را بر آيين و شريعتم استوار مى‏گرداند و آنان را به (عمل و رفتار بر طبق) كتاب خدا فرا مى‏خواند، هر كس از او پيروى كند، از من پيروى كرده و هر كس از او سرپيچى نمايد از من نافرمانى كرده است، آن كه در غيبتش او را انكار نمايد، همانا مرا انكار نموده است، هر كه او را تكذيب كند، مرا تكذيب كرده و آن كه او را تصديق نمايد، مرا تصديق نموده است. به خدا شكايت مى‏برم از آنان كه گفتارم را درباره قائم (عج) تكذيب كرده و منكر مى‏شوند …. «9»
امام سجاد از پدران بزرگوارش از پيامبر (ص) اين‏گونه نقل كرده است:امامان بعد از من دوازده نفرند. اى على، تو اولين آنان هستى و آخرينشان قائم است؛ همان كسى كه خداوند شرق و غرب زمين را به دست او فتح مى‏نمايد. «10»
امام باقر از امام حسين عليهماالسلام نقل مى‏كند كه فرمود:من و برادرم (امام حسن) نزد جدم رسول خدا رفتيم، او ما را در آغوش گرفت و بر دامنش نشاند و بوسيد؛ سپس فرمود: پدرم فداى دو امام شايسته و صالح باد. خداوند خواست شما از من و از پدر و مادرتان پيدا شويد و اى حسين، خدا خواسته از تو نُه امام و پيشوا بيافريند كه نهمين آنها قائم (عج) است …. «11»
امام رضا (ع) از رسول خدا (ص) چنين روايت مى‏كند:قيامت بر پا نمى‏شود تا اينكه قائم ما به اذن خدا قيام كند. هر كه از او پيروى كند، نجات مى‏يابد و هر كه فرمانش نبرد، زيان مى‏بيند. اى بندگان خدا، شما را به خدا (براى يارى) به سوى مهدى بشتابيد، گرچه روى برفها راه برويد. «12»
در روايتى ديگر از پيامبر (ص) نقل كرده كه فرمود:سوگند به آن كه مرا بحق برانگيخت تا بشارت دهنده باشم، همانا قائم از فرزندان من است، او طبق پيمانى كه از من دارد، در غيبت فرو مى‏رود تا اينكه بيشتر مردم گويند: خداوند به خاندان محمد (ص) نياز ندارد و گروهى در اصل ولادتش شك نمايند. هر كه زمان غيبتش را درك كرد، بر دينش استوار باشد، مبادا شيطان بر او چيره گشته (نسبت به امامت مهدى) در شكش اندازد و از شريعت و دين من خارجش كند …. «13»
نمونه‏هاى ياد شده هر يك به شكلى بيانگر امامت مهدى (عج) است و نشان مى‏دهد كه پيامبر و اوصياى آن حضرت، اهتمام خاصى در مطرح نمودن حضرت مهدى (عج) داشتند. امامان (ع) علاوه بر سخنانى كه خود درباره امامت آن حضرت بيان كرده‏اند، عنايت خاصّى داشتند كه سخنان پيامبر (ص) را در مورد حضرت مهدى (عج) براى مردم بازگو كنند تا سخنان آن حضرت به فراموشى سپرده نشود و اگر امّت اسلامى بعد از پيامبر (ص) گرفتار تفرقه و انحراف شدند، با انتظار ظهور، بارقه اميد در دلهاى آنان زنده گردد و خود را براى ظهور و قيام حضرت مهدى (عج) آماده كنند.
سخنان اهل بيت (ع) در تفسير آيات و نقل گفتار پيامبر (ص) در مورد امامت حضرت مهدى (عج) دليل روشن و استوارى است كه حجت را بر شخص حق‏جو و بى‏طرف تمام مى‏كند؛ از اين رو بايد مورد پذيرش امت اسلامى قرار گيرد و تشكيك در اين مورد، موجب خروج از صراط مستقيم مى‏گردد. ما در زندگى روزمره خود به گفتار اشخاصى ترتيب اثر داده و اعتماد مى‏كنيم كه شايد تنها راستگو باشند، در حالى كه ممكن است از عدالت لازم نيز برخوردار نباشند؛ حال چگونه ممكن است، گفتار كسانى كه از مقام عصمت برخوردارند و خداوند جهان آفرين در قرآن به طهارت و پاكى آنها تصريح كرده، «14» دليل بر اثبات واقعيت نباشد!! تو خود با سرشت پاك خداوندى و وجدان بيدارت داورى كن!

1- غیبت نعمانی ص160

2- همان

3-بهار الانوار ج51ص60

4- بهار الانوار ج 51 ص 52

5-مجمع البیان طبرسی ج-8-7ص156

6- بهار الانوار ج51ص54

7- همان ص48

8- کمال الدین تمام النعمه صج1-2ص 259

9- منتخب الاثر ص183

10 کمال الدین تمام النعمه ص 282ج 1-2

11-منتخب الاثر ص93

12- بهار الانوار ج51ص65

13- هممان ص68

14- احزاب /33 - مجموعه زمزم

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.