علت پذیرفته نشدن دعا
اشتباه انسان در مورد مصداق خير
وَ يَدْعُ الْانْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ وَ كانَ الْانْسانُ عَجُولًا (اسراء، آيه 11)
و انسان (بر اثر شتابزدگى) شرّ را مىطلبد، همان گونه كه جوياى خير است و انسان همواره عجول است.
آيه مزبور، يكى از ويژگيهاى انسان يعنى شتابزدگى و عجول بودن را مورد توجه قرار داده است. انسان شتابزده، توفيق توجه كامل، انديشه كافى و مطالعه دقيق در امور و عواقب كارها را نمىيابد. از اين رو، در تشخيص حق از باطل و خير از شرّ، دچار اشتباه مىشود و بهگونهاى در طلب يك امر شرّ يا باطل بر مىآيد كه گويى خيرى را مىطلبد و يا در جستجوى حقى است.
مفهوم دعا در آيه
دعا گرچه به معناى خواندن و حاجت خواستن است، ليكن در آيه بالا به معناى مطلق «طلب» آمده است كه مىتواند داراى دو معنى زير باشد:
الف- درخواست و طلب به زبان، از قبيل دعاهاى بندگان به هنگام طلب حاجت از خداوند.
ب- خواستن چيزى در عمل و تلاش براى رسيدن به آن. «1»
معناى اول، معنى متداول دعاست. بنابر آن، معناى آيه چنين مىشود: انسان بر اثر شتابزدگى و عدم تشخيص خير و شرّ خود، چيزى را با دعا از خداوند مىخواهد كه در واقع براى او شرّ است، اما او به اصرار تمام، چنان كه گويى خيرى را از خداوند مىطلبد، براى رسيدن به خواسته خود، به درگاه خداوند دعا مىكند. از اين رو، امام صادق عليهالسلام مىفرمايد:
راه نجات و رستگارى، و هلاك و تباهى خود را بشناس تا خداوند را به خاطر طلب چيزى نخوانى كه چه بسا هلاك تو در آن باشد؛ در حالى كه تو مىپندارى نجات تو در آن است. خداى تعالى فرموده است: «وَ يَدْعُ الْأِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ وَ كانَ الْأِنْسانُ عَجُولًا». «2»
بر اساس معناى دوم، يعنى طلب و خواستن عملى، مفهوم آيه چنين مىشود: انسان بر اثر عدم تشخيص حق از باطل و اشتباه در مصاديق خير و شرّ، به گمان اينكه هدفى كه دنبال مىكند امر خيرى است، مصرّانه در راه رسيدن به آن مىكوشد، در صورتى كه در واقع، اين امر براى او شرّ است. بديهى است كه در بسيارى از موارد مىتوان با انديشه و تدبر كافى در عاقبت كارها و شناخت دقيق خير و شرّ و حق و باطل، از چنين اشتباه مهلكى در امان ماند.
حضرت على عليهالسلام مىفرمايد:
فَكَمْ مِنْ مُسْتَعْجِلٍ بِما انْ ادْرَكَهُ وَدَّ انَّهُ لَمْ يُدْرِكْهُ. «3»
بسا شتابنده براى چيزى كه اگر به آن دست يابد، دوست مىدارد كه (كاش) به آن دست نيافته بود.
علل پذيرفته نشدن دعا
خداوند از بندگان خويش خواسته است تا براى رفع نيازمنديهاى خود به درگاهش دعا كنند و وعده داده است كه دعاى آنان را به اجابت برساند. «وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونى اسْتَجِبْ لَكُمْ» غافر/60
اما دعاهاى بسيارى كه مستجاب نمىشود، علل گوناگونى دارد، مانند آنكه دعا خالصانه نيست؛ يعنى دعا كننده ضمن طلب حاجت از خداوند، دل به اسباب و وسايل عادى سپرده است.
در اين آيه، يكى ديگر از موانع اجابت دعا بدين شكل بيان شده كه چه بسا اجابت آن دعا به صلاح بنده نباشد و خداوند بر اين امر آگاه است، هر چند بنده از آن خبر ندارد.
بدين جهت، گاهى بنده دعا مىكند و بر دعاى خود اصرار مىورزد، امّا در واقع، به خود نفرين مىكند و سپس، با توجه به مصلحت وى، دعايش مستجاب نمىشود. اين همان عدم تشخيص خير و شر است كه انسان شتابزده دچار آن مىشود و پس از عدم اجابت دعايش چه بسا نااميد مىشود، در صورتى كه نمىداند عدم اجابت دعا به سود او بوده است.
1-تفسیر نمونه ج 12ص39 - تفسیر المیزان ج13ص66
2- تفسیر نمونه ج12ص40به نقل از تفسیر نورالثقلین ج 3ص 141
3- نهج البلاغه فیض الالام خطبه 150
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حضرت زینب(س) کرمان در 1390/04/25 ساعت 08:09:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1391/04/31 @ 02:20:37 ق.ظ
حسین [بازدید کننده]
سلام
نمیدانم گیرم که همه این گفته ها درست باشه ولی من قبول نمیکنم.
39 سال دارم بنظر خودم آدم بدی نیستم در ایران مشکلاتی برایم پیش آمد بنابه گفته قرآن هجرت کردم دیدم آن هم دروغ هست ، یعنی کم کم به قرآن نه به خدا هم شک میکنم.
اگر تا حالا ما دعا کردیم مصلحت نبود مصلحت خدا در چی بوده؟
آیا در این بوده که ما اعلاف بشیم و حی التماسش کنیم؟
بنده هم ظرفیتی داره؟
اگر خودش بنده بود اینقدر به خدایش التماس نمیکرد.