بی عدالتی دستگاه آفرینش یا مشکلات خود ساخته؟!
بیعدالتی دستگاه آفرینش یا مشکلات خودساخته؟!
بسیاری از مردم در محاسبه علل و عوامل حوادث ناگوار و مصائب گاهی گرفتار اشتباه میشوند و ظلمهایی که به دست انسانهای ستمگر انجامشده است ، بهحساب بیعدالتی دستگاه آفرینش میگذارند، و بینظمی کار بشر را بهحساب بینظمی سازمان خلقت .
مثلا گاهی ایراد میکنند:
چرا هر چه سنگ است برای پای لنگ است؟!
چرا زلزلهها در شهرها خسارت کمی ایجاد میکند اما در روستاها قربانیان زیادی میگیرد و گروه کثیری زیر آوار میمانند، این چه عدالتی است!؟
اگر بنا هست بلایی قسمت شود چرا یکسان قسمت نمیشود؟!
چرا باید همیشه لبه تیز حوادث دردناک متوجه مستضعفین باشد؟!
چرا در بیماریهای عمومی و همهگیر بیشتر این گروه قربانی میشوند؟
غافل از اینکه هیچکدام از اینها مربوط به دستگاه آفرینش و خلقت و عدالت خدا نیست، اینها نتیجه ظلم و استعمار و استثمار انسانها نسبت به یکدیگر است.
اگر روستانشینان به خاطر ظلم شهرنشینان در محرومیت و فقر شدید نباشند و بتوانند خانههایی محکم و مقاوم مانند آنها بنا کنند، چرا زلزله اینهمه از آنها قربانی بگیرد و از دیگران بسیار کم! اما هنگامیکه خانههای آنها از یکمشت گل و سنگ و چوب که گاهی حتی در میان آنها کمترین گچ و سیمانی به کار نمیرود و بهطور سادهروی هم چیده شده و با یک حرکت شدید باد یا تکان خفیف زمین فرومیریزد، نباید انتظار داشت وضع بهتر از آن باشد؛ اما این چه ربطی به کار خدا دارد!
باید این انتقادها را متوجه وضع ناموزون و نظام غلط جامعه کرد ، باید بپا خاست و به این بیعدالتیهای اجتماعی پایان داد. با محرومیت و فقر مبارزه کرد، و حقوق مستضعفان را به آنها داد تا چنین پدیدههایی پیدا نشود.
اگر همه قشرها از تغذیه کافی و بهداشت و درمان لازم بهرهمند باشند، در برابر بیماریها همگی پرقدرت و پر مقاومت خواهند بود؛ اما هنگامیکه وضع غلط نظام اجتماعی یک جامعه و استثمار حاکم بر آن به یکی آنقدر امکانات میدهد که حتی سگ و گربه خانگیاش دارای پزشک و درمان و دارو است، ولی دیگری ابتداییترین وسیله بهداشتی را برای پرورش نوزادش ندارد، چنین صحنههای ناگوار، فراوان به چشم میخورد.
بهجای اینکه در اینگونه موارد ایراد بر کار خدا بگیریم باید ایراد بر کار خود بگیریم.
باید به ظالم بگوییم ظلم مکن!
و باید به مظلوم بگوییم زیر بار ظلم مرو!
و باید کوشش کنیم که همه افراد یک جامعه از حداقل وسایل بهداشتی و درمانی و غذا و مسکن و فرهنگ و آموزشوپرورش بهرهمند باشند.
خلاصه اینکه، نباید ما گناه خود را به گردن نظام خلقت بیندازیم.
کِی خدا به ما چنین زندگی را تحمیل کرده و کجا چنین نظامی را توصیه فرموده است!
البته او ما را آزاد آفریده، چراکه آزادی رمز تکامل و ترقی ماست.
ولی این ماییم که از آزادیِ خود سوءاستفاده میکنیم و ظلم و ستم بردی گران روا میداریم و نتیجه این ظلم و ستم بهصورت نابسامانیهای اجتماعی خودنمایی میکند.
متأسفانه این اشتباه دامنگیر گروه زیادی شده و حتی نمونههای آن در اشعار شعرای معروف دیده میشود.
قرآن مجید در یک جمله کوتاه و پرمعنی میفرماید:
« إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَ لكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ 44»
خدا کم ترین ظلمی به کسی نمیکند ولی مردم به خویشتن ظلم و ستم روا میدارند.
برگرفته از کتاب : پنجاه درس اصول عقاید برای جوانان از آیتالله ناصر مکارم شیرازی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حضرت زینب(س) کرمان در 1397/02/16 ساعت 01:35:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |