بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود

مادر

دهان به دهان می چرخید وصف گریه ی رسول خدا.

                - حتما جهنم وعده گاه همه ی آن هاست…هفت طبقه دارد و هر طبقه با قسمت های مختلفش، جای جماعتی از آن هاست…

خدای رحمان و رحیم وعده ی قطعی داده بود، وعده ی عذاب،جهنم را وصف کرده بود. آیات لرزه انداخته بود بر جان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و سیلاب اشک بر چهره ی ایشان، همه را بی تاب کرده بود.

کسی نمی دانست چرا

و پیامبر(صلی الله علیه و آله)آرام نمی گرفت.

تنها یک نفر بود که از دیدنش همیشه لبخند مهمان صورت رسول خدا(صلی الله علیه و اله)می شد؛ عطر و بوی بهشت می داد؛ فاطمه 

فاطمه علیهاالسلام را خبر کردند.با شتاب آمد.

اما کی فاطمه علیهاالسلام تاب دیدن صورت پر از اشک بابا را داشت.مقابل پیامبر(صلی الله علیه و آله)زانو زد و التماس گونه آرام شدن پدر را طلب کرد.پیامبر(صلی الله علیه و آله)اما به فاطمه علیهاالسلام دلیل گریه اش را با خواندن آیه ی 43 و 44 سوره ی حجر داد. فاطمه علیهاالسلام تا شنید چشمه ی اشکش جوشید. هق هق گریه هایش همراه با این کلمات تن ها را می لرزاند:

                                       - وای به حال کسی که داخل آتش جهنم شود.

سلمان هم زانو زد و زاری کرد.

مقداد هم، ابوذر…

وعلی علیه السلام که دست بر سر نهاد و گریست و گفت:

                                     - امان از دوری راه و کمی توشه در سفر قیامت که عده ای به سوی آتش می روند و آتش آن ها را در برمی گیرد که دیده هم نمی شوند… در طبقات آتش جا به جا می شوند…

به این می گویند: دل بی تاب 

شاید هم می گویند: خوف

البته ترس از این که با کارهایت، خدا را از دست بدهی، اشک آور است.

جهنم عذابش، دوری از خدای مهربان است.فکرش هم تن را به لرزه می اندازد:

                                       بی همگان به سر شود                        بی تو به سر نمی شود

                                  منبع: کتاب مادر از نرجس شکوریان فرد 

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.