سيره اخلاقى معصومين
يكى از ويژگيهاى دين مقدس اسلام و ديگر اديان الهى اين است كه رهبران آن، جلوتر و بهتر از ديگران به آيين خويش پايبند بودند و هرگز كوچكترين قدمى بر خلاف قوانين و مقررات آن برنداشتند. قرآن مجيد درباره اين ويژگى رهبر اسلام مىفرمايد:
امَنَ الرَّسُولُ بِما انْزِلَ الَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ امَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ … (بقره: 285)
پيامبر، خود به آنچه از جانب پروردگارش به او نازل شده ايمان دارد. و همه مؤمنان به خدا و فرشتگانش و كتابها و پيامبرانش ايمان دارند.
همچنين آن حضرت را به عنوان «اسوه نيكوى» خداجويان عاقبت انديش، معرفى كرده و فرمودهاست:
لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِى رَسُولِ اللَّهِ اسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْاخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً (احزاب: 21)
براى هر يك از شما كه اميد به خدا و روز بازپسين داشته و خدا را فراوان ياد كند، رسول خدا مقتداى پسنديدهاى است.
امير مؤمنان (ع) مىفرمايد:
ايُّهَا النَّاسُ انّى وَ اللَّهِ ما احُثُّكُمْ عَلى طاعَةٍ الَّا وَ اسْبِقُكُمْ الَيْها وَ لا انْهاكُمْ عَنْ مَعْصِيَةٍ الَّا وَ اتَناهى قَبْلَكُمْ عَنْها «1»
اى مردم! به خدا سوگند شما را به طاعتى ترغيب نمىكنم مگر آنكه به آن از شما پيشى مىگيرم و شما را از معصيتى منع نمىكنم مگر آنكه خود پيش از شما از آن باز مىايستم.
اين خصوصيت پيامبر و ائمه (ع) در همه ابعاد زندگى از جمله اخلاق آنها جارى بود. چنانكه رسول اكرم (ص) مىفرمايد:
بُعِثْتُ لِاتَمِّمَ مَكارِمَ الْاخْلاقِ
بر انگيخته شدم تا مكرمتهاى اخلاقى را تكميل كنم.
بنابر اين، «سيره اخلاقى» پيامبر و امامان عليهم السلام در بعد فردى و اجتماعى فرا راه زندگى پيروان آنهاست كه با الگو قرار دادن آن مىتوانند بهترين روش اخلاقى را داشته باشند.
متاسفانه با اينكه تاريخ اسلام در ضبط و ثبت زندگى رهبران بزرگ خود، ممتاز است، ولى ما آنطور كه بايد و شايد توجّهى به سبك و سيره پيشوايان خود نداريم. به گفته شهيد مطهرى:
ما ظلمى نظير ظلمى كه در مورد قرآن كردهايم، در مورد سيره پيغمبر و ائمه اطهار كردهايم. وقتى مىگويند پيغمبر چنين بود، مىگوييم: او كه پيغمبر بود. يا وقتى مىگويند على چنين بود مىگوييم او كه على بود، تو ما را با على قياسمىكنى؟ ما را به پيغمبر قياس مىكنى؟ ما را به امام جعفر صادق قياس مىكنى؟
آنها كه از آب و خاك دگر و شهر و ديار دگرند … نتيجهاش اين است كه اگر يك عمر براى ما تاريخ پيغمبر بگويند، براى ما درس نيست، … يعنى اين منبع شناخت را هم از ما گرفتند ….
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حضرت زینب(س) کرمان در 1389/12/01 ساعت 08:19:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |