ویژگیهای حضرت مهدی عج
نام حضرت مهدى (عج)
نام ايشان به اتفاق شيعه و سنى «م ح م د» است. روايات زيادى بر اين مطلب تصريح دارد كه براى نمونه به دو حديث از طريق- شيعه و سنى- اشاره مىكنيم.
1- عبدالله بن عمر مىگويد پيامبر (ص) فرمود:در آخر زمان مردى از فرزندان من خروج مىكند كه همنام من و هم كنيه من است، زمين را از عدل و داد پر مىكند، آنگونه كه از ظلم و جور پر شده است و او همان مهدى است. «1»
2- امام سجاد (ع) از پيامبر اكرم (ص) چنين نقل مىكند:اگر از دنيا جز يك روز نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانى مىكند تا اينكه مردى از عترت من بيايد كه همنام من است، زمين را از عدل و داد پر مىكند آن سان كه از ظلم و ستم پر شده است. «2»
ممنوعيت بردن نام آن حضرت
اهل بيت پيامبر (ع) از بردن نام حضرت مهدى (عج) در زمان غيبت منع كرده وتوصيه نمودهاند كه او را با القاب و اسامى ديگرش ياد كنند. اين دستور بطور قطع داراى حكمت و مصالحى است، هر چند ما از آن بىاطلاعيم.
ريان بن صلت مىگويد: از امام رضا (ع) (در حالى كه از قائم (عج) سؤال مىشد) شنيدم كه فرمود: «لا يُرى جِسْمُهُ وَ لا يُسَمَّى اسْمُهُ» «3»
جسمش ديده نمىشود و اسمش (همان نام مخصوص) برده نمىشود.
داوود بن قاسم مىگويد: از امام علىالنقى (ع) شنيدم كه مىفرمود:بعد از من جانشين، حسن است، ولى چگونه خواهيد بود با جانشين بعد از جانشين؟ گفتم:خدا مرا فدايت كند چرا؟ فرمود: شما شخص او را نخواهيد ديد و بر شما روا نيست كه او را به اسمش يادآورى كنيد. عرض كردم: پس چگونه او را ياد كنيم؟ فرمود: بگوييد «الْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ (ع)» حجت از آل محمد «4».
كنيه و القاب
كنيه آن حضرت «ابوالقاسم» و القاب ايشان، بنابر آنچه در روايات بيان شده، عبارتند از: «مهدى»، «قائم»، «منتظر»، «حجت» «5».
البته القاب و اوصاف زيادى در روايات و دعاها همانند دعاى ندبه براى حضرت مهدى (عج) بيان شده است و آنچه ذكر شد، القاب مشهور بود.
بايد توجه داشت كه كاربرد اين القاب در مورد آن منجى آسمانى به لحاظ ويژگيهايى است كه در ايشان وجود دارد. براى نمونه به روايت زير در مورد لقب «قائم» توجه كنيد.
ابى خديجه مىگويد: از امام صادق (ع) در مورد قائم سؤال شده فرمود:«كُلُّنا قائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ واحِدٌ بَعْدَ واحِدٍ حَتّى يَجىءَ صاحِبُ السَّيْفِ فَاذا جاءَ صاحِبُ السَّيْفِ جاءَ بِأَمْرٍ غَيْرِ الَّذى كانَ» «6»
همه ما يكى بعد از ديگرى به امر خدا بهپا مىخيزيم تا اينكه صاحب شمشير بيايد، وقتى كه او آمد، روش ديگرى خواهد داشت.
از آنجا كه ائمه (ع) همه نور واحد هستند، هر كدام واجد تمام صفات كمال بودهاند ولى در هر كدام از آنان به اقتضاى شرايط، يك صفت ظهور بيشترى داشته و لقبى مناسب آن در ايشان شهرت بيشترى يافته است. از جمله امام زمان (ع) كه مانند ديگر امامان براى تحقق امر حق و حكومت جهانى اسلام قيام مىكند ولى فقط ايشان موفق به محقق ساختن اين اراده خدا مىشود و شايد از اين رو لقب «قائم» در مورد آن حضرت كاربرد بيشترى داشته باشد.
پدر و اجداد
روايات زيادى بيانگر آن است كه حضرت مهدى (عج) از اولاد پيامبر (ص) و على (ع) و فاطمه (س) و از تبار امام حسين (ع) و نيز بقيه امامان (ع) است؛ از اين رو سلسله نسب آن حضرت به ترتيب زير است:
«حجة بن الحسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن علىبنالحسين بن على بن ابى طالب عليهمالسلام»
مادر
نام مادر حضرت مهدى (عج) نرجس، دختر يشوعا پسر قيصر پادشاه روم است كه بشر بن سليمان او را به دستور امام هادى (ع) از برده فروشى به نام عمر بن يزيد براى آن حضرت خريد؛ سپس امام او را به فرزندش بخشيد و بدين ترتيب افتخار مادرى حضرت مهدى (عج) را پيدا كرد.نرجس داراى القاب ديگرى از قبيل ريحانه، سوسن و صيقل نيز بود. «7»
سال و محل تولد
بنابر قول مشهور بين محدثان و مورخان، حضرت مهدى (عج) در شب نيمه شعبان سال 255 هجرى قمرى در سامرا به دنيا آمد و پدرش غير از او فرزند ديگرى نداشت. «8» محمد بن على مىگويد: از امام حسن عسكرى (ع) شنيدم كه فرمود:
ولىّ خدا و حجت او بر بندگانش و خليفه بعد از من، شب نيمه شعبان سال 255 هجرى قمرى هنگام طلوع فجر، در حالى كه ختنه شده بود، متولد شد و نخستين كسى كه او را با آب كوثر و سلسبيل (از آبهاى بهشت) شستشو داد، رضوان، نگهبان بهشت، با جمعى از فرشتگان مقرب الهى بود …. «9»
خصوصيات حمل و ولادت
نرجس دوران باردارى خود را بدون اينكه آثارى از باردارى در وجود او ظاهر شود سپرى كرد؛ از اين رو كسى متوجه حاملگى او نشد، همانگونه كه مادر موسى (ع) نيز در دوران حاملگى چنين بود؛ زيرا فرعون شكم زنان حامله را مىشكافت و مىخواست پيامبرى كه سلطنت او را سرنگون خواهد كرد، متولد نشود. مادر حضرت مهدى (عج) از اين جهت همانند مادر موسى بود «10» تا اينكه دوران باردارىاش سپرى شد و آن حضرت به دنيا آمد.
حضرت مهدى (عج) در شرايطى پا به عرصه گيتى گذارد كه خبر ولادت و غيبتش توسط پيامبر (ص) و اهل بيت آن حضرت بارها به مردم داده شده و جامعه اسلامى بويژه شيعيان به او معتقد گشته بودند.
در همان عصرى كه امام هادى و امام حسن عسكرى (ع) از غيبت فرزندشان حضرت مهدى (عج) سخن مىگفتند، صاحبان كتب صحاح، بخارى، مسلم، ابوداوود، ترمذى و ابن ماجه مىزيستند و روايات نبوى مربوط به حضرت مهدى (عج) را در كتابهاى خود ثبت مىكردند. از اين رو، براى خليفه عباسى فرصت بسيار مغتنمى بود تا اگر بتواند به مولود امام حسن (ع) دسترسى پيدا كرده، او را از بين ببرد.
اين شرايط اقتضا مىكرد كه ولادت امام مهدى (عج) پوشيده بماند. از اين رو، امام حسن (ع) كودك خود را فقط به شيعيان خاصّش نشان داد تا آنان امام پس از او را بشناسند؛ زيرا هر چند كه او از طرفى بايد براى حفاظت از جان حضرت مهدى (عج) تلاش نمايد و تمام اصول پنهانكارى را مراعات كند، اما از طرف ديگر وظيفه دارد كه وجود آخرين حجت الهى را براى مردم و نسلهاى بعد بويژه شيعيانش ثابت كند. بدين جهت كودك خود را به شيعيان مورد اعتمادش نشان مىداد تا بدانند مهدى موعود (ع) پا به عرصه گيتى نهاده است و ديگر در انتظار تولدش نباشند و به آنان سفارش مىكرد كه اين قضيه را فاش نسازند.
احمد بن حسن مىگويد: بعد از تولد خلف صالح (ع)، امام حسن عسكرى (ع) با خط خود نامهاى به جدم احمد بن اسحاق نوشته و در آن فرموده بود:
برايمان فرزندى متولد گرديده، اين مطلب نزد تو پوشيده بماند و آن را از مردم كتمان نما كه ما آن را جز براى خويشاوندان نزديك و دوستان خاص خود آشكار نمىكنيم. دوست داشتيم اين خبر را به تو دهيم تا خداوند تو را مسرور سازد، چنان كه ما را خوشحال كرده است. «11»
ولادت حضرت مهدى (عج) به حدى مخفى بود كه امام حسن (ع) از بين زنان، تنها به عمهاش حكيمه اطلاع داد كه به هنگام وضع حمل نرجس، نزد او باشد و او را يارى كند.
حضرت مهدى (عج) لحظاتى پس از تولد سر بر سجده عبوديت نهاد، و روى بازوى راستش نوشته شده بود:«جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ انَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً» اسرا/80
حق آمد و باطل نابود شد، بيقين باطل نابود شدنى است. «12»
آخرين حجت الهى
حضرت مهدى (عج) پس از رحلت پدر بزرگوارش در سن پنج سالگى به امامت برگزيده شد، آن سان كه حضرت عيسى در كودكى به پيامبرى برگزيده شد. ايشان آخرين حجت الهى از سلسله پيامبران و اوصيا در طول تاريخ است كه خداوند او را براى روز موعود ذخيره كرده است و همانگونه كه نبوّت به حضرت محمد (ص) ختم شد، وصايت و امامت نيز به حضرت مهدى (عج) ختم مىشود. روايات زيادى از طريق شيعه و سنى بيانگر اين است كه پيامبر داراى دوازده جانشين به عدد نقباى بنىاسرائيل است كه همه از قريش و از اهل بيت او هستند و آخرين آنان حضرت مهدى (عج) است «13». در اينجا به ذكر يك روايت بسنده مىكنيم.
ابن عباس از پيامبر (ص) اين گونه نقل مىكند:جانشينان و اوصياى من و حجتهاى خدا بر خلق بعد از من، دوازده نفرند اولين آنان برادرم و آخرينشان فرزندم است. گفته شد: اى رسول خدا! برادرت كيست؟ فرمود: على بن ابى طالب.
گفته شد: فرزندت كيست؟ فرمود: مهدى كه زمين را از عدل و داد پر مىكند، بعد از آنكه از ظلم و جور پر شده است …. 141»
ابن ابى الحديد مىگويد:همه فرقههاى مسلمانان اتفاق نظر دارند كه دنيا و تكليف جز با مهدى (عج) پايان نمىپذيرد. «15»
با توجه به ويژگيهايى كه براى مهدى موعود برشمرديم، پوچى و بطلان ادعاى مدعيان مهدويت در طول تاريخ آشكار خواهد شد و بايد مسلمانان در انتظار ظهور حضرت مهدى (عج) با چنين ويژگيهايى باشند.
1- منتخب الاثر ص 182 به نقل از تذکره الخواص ابن جوزی
2- همان ص159
3- اصول کافی ج 1ص333
4- همان
5-بهارالانوارج51ص30
6- اصول کافی ج1ص536
7- کمال الدین و تمام النعمه ج1-2 ص 432
8- ارشاد شیخ مفید ص346
9-منتخب الاثر ص320
10-تاریخ غیبت صغری سید محمد صدرج1ص262
11-کمال الدین تمام النعمه ج 1-2ص 434
12- منتهی الامال شیخ عباس قمی ج 1-2 باب 14 ص 422
13- منتخب الاثر ص 46-140
14- بهارالانوار ج 51ص 71
15-شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 2ص515 - مجموعه نرم افزار زمزم
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حضرت زینب(س) کرمان در 1390/04/27 ساعت 09:45:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |