چرا نان مردم را قطع می کنید ؟
بگذاريد به كارشان برسند
يكبار امام (ره) در حرم امام حسين (ع) داشتند زيارتنامه مىخواندند. يكى از خدام بىادب فرش را از زير پاى امام جمع كرد. امام، سجاده و مفاتيح را برداشتند و روى سنگ نشستند.
گاهى وقتى امام مىخواست وارد حرم بشود، عمدا جارو مىكردند و خاكها را به طرف ايشان مىگرفتند. ما هم نمىتوانستيم نفس بكشيم، چون امام مىفرمودند: چكارشان داريد بگذاريد به كارشان برسند. (دليل رفتار خدام هم اين بود كه تا علما به حرم مىآمدند، اينها دور آقايان را مىگرفتند و از آنها انعامهاى بىخودى مىگرفتند و امام كسى نبود كه از اين پولها به آنها بدهد) تا آن خادم فرش را از زير پاى امام جمع كرد به او گفتم: «به خدا قسم پدرت را درمىآورم.» امام فهميدند. فرمودند: «خلاف مروت است چكارش داريد؟ بگذاريد مردم به كارشان برسند، خوب فرش حرم را جمع بايد بكنند.» گفتم: «نه». بعد ما از طريق استاندارى شكايت كرديم كه شيخ محمد رئيس فراشها چنين اهانتى كرده است. فورا او را جلب كردند. زن و بچههاى او ريختند در منزل آقا كه اين غلط كرده، اشتباه كرده، امام را نشناخته، حالا نان ما را قطع كردهاند. امام كه بيرون آمدند تا به حرم مشرف شوند حسين خدمتكار امام خدمتشان عرض كرد كه اين زن آن فراش است. خود او هم افتاد روى دست و پاى امام. امام گفت: «ولش كنيد برود دنبال كارش، چرا نان مردم را قطع مىكنيد؟»
هزار و یک نکته ص 36- مرکز تحقیقات ومتون اسلامی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حضرت زینب(س) کرمان در 1390/06/29 ساعت 10:38:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |