سلام

 

ماه مبارک رمضان، ماه ضیافت الهی و نزول قرآن گرامی باد. 

ماه مبارک رمضان

 

مهربانى، موجب جلب اعتماد



مهربانى در گفتار موجب جلب اعتماد مى‏شود. مهربانى در فكر محبت را عميق مى‏كند و مهربانى به صورت بخشش، عشق مى‏آفريند.

بزرگش نخوانند اهل خرد كه نام بزرگان به زشتى برد

دو عامل پيروزى اسكندر
از اسكندر رومى (شاه معروف يونانى كه در سالهاى 323 تا 336 قبل از ميلاد بر جهان حكومت مى‏كرد و بسيارى از كشورها را فتح نمود) پرسيدند: «چگونه كشورهاى شرق و غرب را گرفتى و فتح كردى، با اينكه شاهان پيشين نسبت به تو ثروت و عمر و لشكر بيشترى داشتند، ولى نتوانستند مانند تو پيشروى كنند؟»
اسكندر در پاسخ گفت: به يارى خداوند متعال به هر كشورى كه دست يافتم، به مردمش ستم نكردم و نام بزرگان را به بدى ياد ننمودم.


بزرگش نخوانند اهل خرد             كه نام بزرگان به زشتى برد

واحد سواره نظام و یا پياده نظام شيطان ؟

شيطان، نخست، در حد وسوسه عده‏اى را به گناه دعوت مى‏كند. اما اگر انسان دعوت او را پذيرفت و به گناه آلوده شد، به تدريج مسموم مى‏شود و تحت ولايت او قرار مى‏گيرد و شيطان در جهاد اكبر بر او پيروز مى‏شود و در نتيجه او را جزو ستاد و سپاه خودقرار مى‏دهد؛ چنانكه در قرآن آمده است: «وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ.»(اسراء: 64)
بر اساس همين بيان قرآنى، امام صادق (عليه‏السلام) درباره گناهكاران مى‏فرمايد:
اذا اخذالقوم فى معصيةاللَّه فان كانوا ركبانا، كانوا خيل ابليس وان كانوا رجالة كانوا من رجالته. بحار ج 70ص357
هنگامى كه قومى شروع به معصيت خداوند كردند آنان اگر سوارند، از واحدهاى سواره نظام شيطان و اگر پياده‏اند، از واحدهاى پياده نظام او هستند.

هزار و یک نکته ص 28 – پژوهشکده تحقیقات اسلامی – مجموعه زمزم

شيوه‏هاى رفتارى كاهش عصبانيت

هشدار: بيان پرخاشگرانه مى‏تواند به روابط آسيبى دائمى وارد كند.
يك نشانه بزرگ توقف براى خود تصور كنيد. قبل از حمله به فرد يا صحبت كردن از روى عصبانيت به عواقب آن فكر كنيد. سعى كنيد همدردى كنيد. بهترين منظورهاى طرف مقابل را در نظر بگيريد. خونسرد و سياستمدار باشيد.
- جرأت‏ورز باشيد- در جستجوى راهى براى برنده شدن باشيد.
اگر از دست فردى عصبانى هستيد، روى بالاترين هدف خود در زندگى تمركز كنيد يعنى افزودن خوشحالى خود و ديگران. انتخاب كردن عشق و خوشحالى حتى زمانى كه احساس عصبانيت مى‏كنيد باعث قوى‏تر شدن نفس برتر شما مى‏شود.
- روى به خود عشق ورزيدن، تمركز كنيد. به عمق و درون خود برويد و قسمتى از خود برترتان را كه بى‏قيد و شرط به ديگران عشق مى‏ورزد، پيدا كنيد. روى احساس عشق و هدف و نيز جستجو و يافتن راه براى برنده شدن متمركز شويد. سعى كنيد همان‏گونه كه زاويه ديد خود را در نظر مى‏گيريد، زاويه ديد ديگران را نيز درك كنيد. اگر در يافتن راه براى برنده شدن در موارد زير موفق شويد، اين موفقيت سه برابر خواهد بود.
1. برآوردن نيازهاى اوليه خودتان؛
2. از بين بردن عصبانيت مخرب نسبت به ديگران؛
3. وادار كردن ديگران به نزديك شدن به شما (فائق آمدن بر آنها). بهترين راه براى از بين بردن عداوت يك دشمن اينست كه با او دوست شويد.
- اگر فردى بسيار غمگين شده است، كمى درنگ كنيد.
هنگامى كه در وضعيت بغرنجى قرار داريد، عواطف خود را بازبينى كنيد. اگر مى‏بينيد داريد كم‏كم عصبانى و نگران مى‏شويد يا احساس گناه مى‏كنيد، كمى به خود استراحت بدهيد. استراحت يا مكث كردن به اين معناست كه هر دوى شما صحبت‏كردن را متوقف كنيد و يا اينكه مدتى از هم دور باشيد تا بتوانيد فكر كنيد، خونسردى خود را بدست آوريد و دوباره بر خود مسلط شويد. حتى اگر اين مكث‏ها و درنگ‏ها فقط براى چند دقيقه باشد، باز هم مؤثر هستند. از اين موقعيّت (مكث‏ها) استفاده كنيد و مشخص نماييد كه چه مى‏خواهيد و چگونه مى‏توانيد با ديگران برخورد كنيد.
- به همين ترتيب اگر مشاهده كرديد طرف مقابل شما خيلى ناراحت شده و برخورد سازنده‏اى باشرايط پيش آمده ندارد، يك وقفه و استراحت براى خود تعيين كنيد. مى‏توانيد حرف‏هايى را كه در بالا گفته شد، تكرار كنيد يا بگوئيد: «به نظر مى‏آيد هر دوى ما ناراحت شده‏ايم، اگر نمى‏توانيد بحث را با خونسردى ادامه دهيد، بايد كمى استراحت كنيد».
- راه‏هاى سازنده‏اى براى آزادكردن انرژى خود و برانگيختگى پيدا كنيد. حتما تا به حال‏ عباراتى مانند «عصبانيت خود را بيرون بريز» را شنيده‏ايد. فرويد از مدل زودپز كه در صورت تخليه نشدن انرژى، خواهد تركيد، استفاده كرده است. اين آنالوژى تا حدودى دقيق و درست است.
عصبانيت باعث بالا رفتن سطح انرژى و برانگيختگى مى‏شود. انجام فعاليت‏هاى انرژى‏زا، باعث آزادشدن انرژى مى‏شود. تحقيقات اين نظريه را تأييد كرده‏اند كه عصبانيت به برانگيختگى و انرژى بالا ختم مى‏شود و مى‏تواند ساعت‏ها يا حتى بيشتر به طول بيانجامد. در طول اين مدت، ما مى‏خواهيم عصبانيت خود را تجديد كنيم. فعاليت‏هاى انرژى‏بر از اين انرژى استفاده مى‏كنند و برانگيختگى بيش از حد را خنثى مى‏كنند. بنابراين علاوه بر متدهاى داخلى كاهش عصبانيت، مى‏توان با انجام فعاليت‏هاى انرژى بر عصبانيت را كم اثر نمود:
ورزش كنيد. پياده‏روى كنيد، بدويد، فعاليت جسمانى و كار بدنى داشته باشيد.
- عصبانيت خود را به صورت سازنده بيان كنيد نه مخرب.
بسيارى از افراد در استفاده از مدل فرويد اغراق مى‏كنند. آنها معتقدند براى رهايى از عصبانيت بايد پرخاش‏گرى خود را با انجام كارهاى مضرمخرب براى ديگران و اشياء [مثلًا پرت كردن و شكستن اشياء] نشان دهند. بسيارى از افراد، حتى روانكاوها معتقدند بيان پرخاش‏گرى تنها راهى است كه مى‏توانيم براى «رها شدن از عصبانيت» اتخاذ كنيم. ما بايد آن را روى فرد يا شيئى ديگر اعمال كنيم. تحقيقات نشان داده است، اين نظريه درست نيست.

هزار و یک نکته ص 28 – پژوهشکده تحقیقات اسلامی – مجموعه زمزم

اقتدا به خوبان و اولياى الهى‏

انتخاب الگو و الگوپذيرى، از مباحث اساسى در روان‏شناسى‏و تعليم و تربيت است.
انسان همواره در پى اسوه‏اى است تا دل به او بندد و در راه و روش او گام بردارد.
تأثيرپذيرى عميق انسان از اسوه‏ها و الگوها، امرى مسلّم است.
در عبارت زير، امام سجاد (ع) اين نكته ظريف انسان‏شناسى را به شيوه‏اى زيبا بيان نموده است:
خدايا! از تو، ترسِ عبادت كنندگان تو را، و پرستشِ فروتنان تو را و يقينِ توكل كنندگان بر تو را، و توكل مؤمنان به تو را مى‏خواهم.
خداوندا! رغبت مرا در درخواست خويش مانند رغبت دوستان خودگردان و بيم مرا هم مانند آنان قرار ده و مرا در تحصيل خشنودى خود به كار گير، چنان كه هيچ عملى از دين تو را از ترس ترك نكنم.

صحیفه سجادیه دعای 54

عجله و شتابزدگی

عجله و شتابزدگى به عنوان يك خوى زشت و ناپسند كه در اعمال انسان به صورتهاى گوناگون آشكار مى‏شود، به اين معنى است كه انسان پيش از فراهم شدن مقدمات انجام كار، اقدام به انجام آن كند، كارى كه نتيجه آن چيزى جز شكست يا انجام ناقص نخواهد بود.
اين بدان مى‏ماند كه انسان ميوه را پيش از رسيدن و قابل استفاده شدن از درخت بچيند، كارى كه نتيجه‏اش ضايع شدن ميوه يا كم شدن فايده آن است. يا اين كه قبل از آمادگى زمين، بذرافشانى كند كه نتيجه‏اش نابودى بذر يا كاهش محصول خواهد بود.
اميرمؤمنان على (ع) مى‏فرمايند: كسى كه ميوه را پيش از رسيدن بچيند، همچون كسى است كه بذر خود را در زمين نامناسبى (مانند شوره‏زار) بپاشد چنين شخصى نيرو و سرمايه خود را تلف كرده و نتيجه‏اى عايدش نمى‏شود.

نهج البلاغه خطبه 5

آخرين منزل هستى اين است

تفکر و غفلت

يك راه پيشگيرى و درمان «غفلت»، تفكر و انديشه است. هر گاه انسان به كارهاى خوب و آثار مثبت آن و همچنين به كارهاى بد و نتايج سوء آن بينديشد، امواج ظلمانى غفلت از روح و جانش دور مى‏شود.
روزى پيامبر اكرم (ص) خطاب به ابوذر فرمودند: «اى اباذر تصميم به كارهاى نيك بگير؛ هر چند توفيق عمل به آن براى تو حاصل نشود در زمره غافلان نوشته نشوى.»
فكر مرگ و پايان زندگى از جمله افكارى است كه در زدودن زنگار غفلت از آينه روح آدمى بسيار مؤثر است، مخصوصا اگر هنگام عبور از آرامگاه مردگان، اين شعر يا مانند آن را با خود زمزمه كند:


«هر كه باشى و به هر جا برسى             آخرين منزل هستى اين است.»


اين فكر و انديشه، به يقين جلوى سرچشمه‏هاى اصلى غفلت، يعنى هواپرستى و خودخواهى و فزون‏طلبى را مى‏گيرد.
اميرمومنان على (ع) در يكى از وصاياى خويش به فرزندش امام حسين (ع) فرمودند: «اى فرزندم! تفكر، نورانيت مى‏بخشد و غفلت، ظلمت مى‏آورد.»

اخلاق در قرآن – مکارم شیرازی ج2ص321

ترس

يكى از فلسفه‏ هاى تمرينها و مانورهاى نظامى زدودن آثار ترس از دلهاى سربازان و افسران و فرماندهان است.
در كلمات قصار اميرمؤمنان (ع) اين معنى به صورت زيبايى بيان شده است. ايشان مى‏فرمايند:
«هنگامى كه از چيزى مى‏ترسى خود را در آن بيفكن كه آن ترس، از خود آن چيز سخت‏تر و وحشتناك‏تر است»!
مرحوم علامه خويى در شرح نهج‏ البلاغه خود در شرح اين جمله مى‏ گويد:
مكتشفان و محققان جهان با عمل به اين دستور به افتخارات بزرگى نايل شدند. آنها درون جنگلها و صحراهاى آفريقا و بيابانهاى پراكنده وارد شدند و به سير درياها پرداختند، و به‏ درون جزاير دور دست نفوذ كردند، و از اين طريق هم ثروت فراوانى به دست آوردند و هم شهرت جهانى؛ به علاوه به علم و دانش بشرى خدمات قابل ملاحظه‏اى كردند.

اخلاق در قرآن – مکارم شیرازی ج2ص255

انسان تا زنده است آرزو دارد

آرزوهاى دراز! (طول امل)
«طول امل» و به تعبير ديگر «آرزوهاى دور و دراز» از مهم‏ترين رذايل اخلاقى است كه انسان را به انواع گناهان آلوده مى‏كند، از خدا دور مى‏سازد، به شيطان نزديك مى‏كند و گرفتار عواقب خطرناكى مى‏سازد.
البته اصل «آرزو» و «اميد» مذموم و نكوهيده نيست، بلكه نقش بسيار مهمى هم در حركت چرخهاى زندگى و پيشرفت در جنبه‏هاى مادى و معنوى بشر دارد.
در حديثى از حضرت مسيح (ع) مى‏خوانيم: «در جايى نشسته بود، پيرمردى را مشاهده كرد كه با كمك بيل به شكافتن زمين مشغول است (و تلاش گرم و مستمرى براى كار كشاورزى دارد).
حضرت مسيح (ع) به پيشگاه خدا عرضه داشت: «خداوندا! اميد و آرزو را از او برگير!» ناگهان پيرمرد بيل را به كنارى انداخت و روى زمين دراز كشيد و خوابيد، كمى بعد حضرت مسيح (ع) عرضه داشت: «بارالها! اميد و آرزو را به او بازگردان!» مشاهده كرد كه پيرمرد برخاست و دوباره مشغول فعاليت و كار شد! حضرت مسيح (ع) از او سؤال كرد كه من دو حال مختلف از تو ديدم، يك بار بيل را به كنار افكندى و روى زمين خوابيدى، اما در مرحله دوم برخاستى و مشغول كار شدى؟!
پيرمرد در جواب گفت: «در مرتبه اول فكر كردم من پير و ناتوانم و آفتاب لب بامم، امروز بميرم يا فردا خدا مى‏داند، چرا اين همه به خود زحمت دهم و اين همه تلاش كنم؟ بيل را كنار انداختم و بر زمين خوابيدم!
ولى چيزى نگذشت كه اين فكر به خاطرم خطور كرد كه از كجا معلوم، من سالهاى زيادى زنده نمانم؟ افرادى مثل من بودند و سالها عمر كردند، انسان تا زنده است زندگى آبرومند مى‏خواهد و بايد براى خود و خانواده‏اش تلاش كند، برخاستم و بيل را گرفتم و مشغول كار شدم.

اخلاق در قرآن – مکارم شیرازی ج 2ص173

اخلاص

منقول است كه مرحوم حاجى سبزوارى (رضوان الله عليه) به عيادت بيمارى می ‏رفت و عده‏ اى هم با او بودند. نزديك منزل بيمار كه رسيد، برگشت و نرفت.
اطرافيان پرسيدند: آقا چرا تا اين جا آمديد و حالا برمی ‏گرديد؟ آقا جواب داد: خطورى به قلبم كرد كه بيمار وقتى مرا ببيند، از من خوشش خواهد آمد و می ‏گويد سبزوارى، چه انسان والا و بزرگى است كه به عيادت من بيمار آمده است. حالا بر می ‏گردم تا هنگامى كه اخلاص اوليه را بيابم و تنها براى خدا به عيادت بيمار بيايم!

در محضر استاد حسن زاده آملی ص23