انگار آسمان هم بغض کرده
انگار آسمان هم بغض کرده
جمعه12/2/65 - 3 بعد از ظهر
کم کم اتوبوس ها آمدند تا برادران را در جهت شرکت در مراسم شهدا به اردوگاه کمیل ببرند.نم نم باران هم شروع شده و انگار آسمان هم بغض کرده است! هنوز هم ندای دلنواز محمود را می توان شنید:
مرغ دل پر می زند
کربلا سر می زند
به اردوگاه رسیدیم . قرار شد نرسیده به محوطه گردان کمیل ، به صورت دسته سینه زنی حرکت کنیم. باران هم شدت پیدا کرده و صورت رگبار گرفته است. به قول یکی از برادرها آسمان هم در سوگ این شهیدان عزادار است و دارد با بارش باران عقده دلش را می گشاید و در عزای این مرغان عاشق اشک می ریزد. به محوطه گردان رسیدیم. یکی از برادرها نوحه ای خواند و بعد هم محمد طاهری اداره مراسم را به عهده گرفت و با ذکر مصیبتی مجلس را به اتمام رساند. سوار اتوبوس ها شده و به پادگان برگشتیم.
منبع :نقطه رهایی از گلعلی بابایی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حضرت زینب(س) کرمان در 1396/05/30 ساعت 11:43:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |