نهضت انتظار
شيعه پاكباخته و منتظر راستين در روزگار غيبت، درد دورى مولاى خويش را در جان خويش حس مىكند و زمزمه سر مىدهد:
اى ظهور آخرين، آغاز شو اى گل موعود نرگس، باز شو
از شفق برگرد اى راز سترگ باز گرد اى مثنوى ساز بزرگ
اين وَجهُ اللَّه الَّذى يَتَوَجَّهُ الَيه الاولياءِ؛
كجا است مظهر خداوندى كه اولياى الهى به سوى او رو مىآورند؟
در روزگار خدا گريزيها و خداستيزيهاى مدرنيته و پست مدرنيسم و حاكميت مشركان و ستمگران، كه ظلم و ستمشان همه جهان را پر كرده، تنها چشم اميد به يگانه ذخيره الهى دوخته شده است تا با ظهورش ريشه ستم و ستمگران را سوزانده، جهان را پر از شادى و نور و قسط و عدل كند. منتظران دلباخته و دلسوختگان عاشق براى رسيدن به آن روز لحظه شمارى مىكنند و خود را با آراستگى به تقوا، بردبارى، عدالت گسترى، ظلم ستيزى، و پايدارى به ارزشهاى الهى آماده ظهورش مىنمايند تا با چشيدن شيرينى انتظار به دلدار برسند.
ديدار يار غائب دانى چه ذوق دارد ابرى كه در بيابان بر تشنهاى ببارد
راستى اين چه انتظارى است كه افضل اعمال امّت محمد مصطفى (ص) به شمارمىآيد و منتظرانش چون مجاهدان همراه رسولاللَّهاند؟
پاسخ را بايد در حقيقت انتظار جست؛ انتظارى كه با زبان و سخن نمىتوان حق آن را ادا كرد؛ انتظارى كه گسترهاى به عمق رسالت همه پيامبران و مجاهدتهاى همه اوصيا و اولياى الهى دارد و مىبايست مقاومت، آزادى، عدالت خواهى، شرافت، عزت، كرامت و خداپرستى را در ماهيت آن سراغ گرفت و به آن اميد بست. شيعه دلباخته و منتظر راستين مىكوشد خود را با فرهنگ چنين گلواژهاى آشنا سازد. در غير اين صورت او منتظر نيست.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حضرت زینب(س) کرمان در 1389/11/24 ساعت 07:10:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |