سلام

 

ماه مبارک رمضان، ماه ضیافت الهی و نزول قرآن گرامی باد. 

ماه مبارک رمضان

 

پاسخ به شبهات

- سنت و بدعت
بدعت يكي از واژه هايي است كه وهابيان در فهم معني آن گرفتار اشتباه بزرگي شده اند. قرآن مجيد در مذمت و نكوهش مسأله رهبانيّت مي فرمايد: «ورهبانيت وترك دنيا را از پيش خود بدعت انگيختند ما بر آنهاجز آن كه رضاوخشنودي خدا را طلبند، ننوشتيم…».
اين آيه از اين بدعت مذمت مي كند بدعتي كه به گفته مورخان چند قرن بعد از حضرت مسيح (ع) بر اثر بعضي از حوادث تاريخي كه منجر به شكست مسيحيان شد و باعث شد گروهي از آنها ترك دنيا كرده و راهي ديرها (بيابان) شدند از جمله سنت هاي غلط كه همراه با رهبانيّت بود ترك ازدواج به طور مطلق بود. به هر حال، اضافه بر اين آيه مزبور، روايات فراواني در نكوهش بدعت در منابع اسلامي وارد شده است. از جمله حديث نبوي معروف «كُلُّ بِدْعَهٍ ضِلالهٌ» مي باشد كه در كتب بسياري از جمله «مسند احمد» «مستدرك الصحيحين سنن ابن ماجه» نقل شده است. 
وهابيون تندرو با مشاهده اين گونه احاديث و روايات بي آن كه در معني بدعت دقت كنند نخست با هر پديده ي جديدي به مخالفت برخاستند تا آن جا كه دو چرخه را مركب شيطان خواندند و با نصب خطوط تلفني به مخالفت پرداختند امّا چون ديدند دنيا به سوي صنعتي شدن پيش مي رود سرانجام در برابر پديده هاي صنعتي غرب تسليم شدند بلكه غرق در آنها شدند و امروز كه به عربستان سعودي مسافرت مي كنيم مي بينيم انواع اتومبيل هاي آخرين سيستم، وسايل مدرن تهويه و حتي انواع سوپر ماركت ها و خوراكي هاي غربي همه جا را پر كرده و همه از آن استفاده مي كنند آنها مخالفت با اين بدعت ها را رها كرده و تنها به مخالفت با بدعت هايي كه از نظر آنان آب و رنگ مذهبي داشت برخاستند مانند بناي بر قبور كه اشاره كرديم، مراسم بزرگداشت ميلاد پيامبر(ص) و بزرگان ديني.   شيخ عبدالعزيز بن باز در اين زمينه مي گويد: «برپايي مراسم به جهت ولادت پيامبر و غير او جايز نيست، اين عمل از بدعت هايي است كه در دين حادث شده است زيرا رسول ا… و خلفاي راشدين و غير آن ها از صحابه، اين عمل را انجام نداده اند. و نيز تابعين صحابه كه به نيكي از آنان پيروي كردند.» 
شوراي دائمي مفتيان وهابي مي گويد: «برپايي مراسم براي كساني از انبياء و صالحان كه از دار دنيا رحلت كرده اند جايز نيست و نيز زنده داشتن ياد آنان در مولودي ها و برداشتن عَلَم هاو قرار دادن چراغ ها و شمع ها بر روي قبر آنان و ساختن قبه ها و مساجد بر روي ضريح هاي آنان و مانند اين اعمال جايز نيست زيرا تمام آنچه كه ذكر شد از بدعت هايي است كه در دين حادث شده و از وسايل شرك است زيرا كه پيامبر (ص) و انبياء و صالحان گذشته اين كار را انجام نداده اند.» 
و مراسم عزاداري براي شهيدان

صفحات: 1· 2

حکومت اسلامی در پرتو قرآن ، عامل نورایت انسانها

نورانی گشتن ، هدف عالی  حکومت اسلامی
قرآن کریم در آغاز سوره ی ابراهیم (علیه السلام )، هدف نزول  قرآن را که همان والای رسالت وغرض اصیل  حکومت اسلامی می باشد ، چنین ترسیم می نمایند : «الرکِتابٌ اَنزلناهُ إلیَّک َ لِتُخرِجَ النّاس َمِنَ الظُلماتَ اِلَی النُّوربِاذن َ رَبّهُم إلی صِراطِ العَزیزِ الحَمید »1
قرآن کتابی است که ما آن رابه سوی  تو فرو فرستادیم  تا مردم را از هرتیرگی وتاریکی برهانی وآنان را به نور برسانی؛ البته این رهانیدن از ظلمت ها ورساندن به نور ،  به دستور واجازه ی پروردگار آنان می باشد ، وراه نورانی شدن مردم ، همانا پیمودن راه راست خداوند عزیز ونفوذناپذیر و پیروز برهرچیز است ؛ که آن خداوند ، عزیز حمید وشایسته  ی هرگونه ثناست .
هدف والای رسالت ونزول  وحی که همان حکومت الهی است . نورانی نمودن جامعه  انسانی است وانسان نورانی ، از گزند وتیرگی  هوا وآسیب تاریکی هوس مصون، واز وسوسه  ودسیسه و مغالطه ، محفوظ خواهد بود که با مرتبط شدن با خداوند تحقق می پذیرد بنابراین هدف مهم تأسیس  نظام اسلامی مبتنی بروحی ونبوت ، همانا خلیفه الله شدن انسانها است ودرچنین جامعه ای ،خط مشی  انسان نورانی بسیار روشن می باشد واو با نور الهی که بهره ی وی گشته حرکت می کند وزندگی می نماید ؛ چنان که خداوند فرمود : (وَجَعلنا لَهٌ نِوراً یَمشی به فِیِ النّاسِ) 2
نکته ی دیگری که توجه به آن لازم می باشد این است که نه تنها قرآن کریم  عامل نورانی شدن انسانهاست ، بلکه تنها مبدأ نور بخش ، همانا حکومت اسلامی در پرتو قرآن است  وکسی  که از آن محروم باشد ، هیچ نوری نخواهد داشت ، چه اینکه خداوند فرمود : (وَمَن لَم یَجعَلِ اللهُ لَه نُوراً فَما لَه مِن نُورٍ ) 3
زیرا ، «براهرمن نتابد اسرار اسم اعظم» 4
ابراهیم /1

انعام /122

نور/40

ولایت فقیه -جوادی املی ص102

ضرورت تشکیل حکومت اسلامی

همیشه این سؤال مطرح است  که آیا حکومت درمتن دین اسلام قرار  دارد که نپرداختن به آن در حقیقت ، اجرا نکردن بخشی از تعالیم دین محسوب می شود واداره ی امور  اجتماعی بدون توجّه به تعالیم دینی ، حکومتی غیر دینی  بلکه ضددین محسوب  می شود یا این که تشکیل حکومت از بحث های عقلایی است ودین دراین باره رسالتی ندارد ومردم خود باید درباره ی مسائل حکومتی براساس تشخیص  مصلحت ها به رتق وفتق امور بپردازد ؟

صفحات: 1· 2

ولایت و حکومت

مسئله ی «ولایت فقیه» یکی از مهمترین مسائل جامعه ی اسلامی است که بحث وگفتگو درباره ی آن ، ازدوجهت ضروری می باشد :اول آنکه ولایت فقیه سنگ بنای نظام جمهوری اسلامی است وبرهرفرد مسلمان  وانقلابی لازم است این اصل اساسی را خوب بشناسد وسپس برمدار آن حرکت کند ودوم اینکه دشمنان اسلام وانقلاب فهمیده اند که ظلم ستیزی انقلاب ونظام اسلامی ، ازاین اصل مهم ومترقّی سرچشمه گرفته است وبرای منحرف ساختن نظام وانقلابی ، باید به قلب نیرودهنده وستون استوارآن هجوم برند وبه همین جهت است که پس ازپیروزی انقلاب اسلامی ، درهرزمان مناسب ، شبهاتی درزمینه ی این اصل بی بدیل مطرح گشته است .
اهمیت مسأله ی حکومت ورهبری ، در آیاتی چند ازقرآن وروایات متعدد متذکر شده است  به عنوان مثال آیه 98 سوره هود که اشاره دارد به نقش رهبر وحاکم درهدایت وضلالت مردم تحت سلطه ی او .
«یَقدُمُ قَومُهُ یَومَ القیامَه فَاَورِدَهُمُ النّارَ  وَبِئسَ الوِردُ المَوروُد»
فرعون پیروان قوم را درقیامت با خود به آتش دوزخ افکند که واردان را بسیار منزل گاه بدی است
ولایت فقیه  ، در امتداد ولایت پیامبر اکرم (ص) وائمه اطهار (ع) قرار دارد . دایره ی  ولایت آن بزرگواران ؛وسیع وگسترده  است وشعاعش تصرف دراموال وانفس را در برمی گیرد .
چون حکومت ولایت فقیه، مستند بر کتاب وسنت وعقل واجماع  می باشد . قانون آن ، برگرفته از قانون الهی است . ودست فقیه برای اداره ی  امور مردم ، باتوجه به مکان وزمان ، ومصلحت جامعه ی  اسلامی باز است زیرا خداوند فقیهی  را برجامعه حاکم می کند که اسلام  را بر خود مقدم می دارد .وآگاه به مسائل وهوشمند است .

شبهای ماه رمضان بهترین فرصت عشق بازی با معبود

شب وقت راز و نیاز عاشقان
آیات زیادی در قرآن به مسأله راز و نیاز و عبادت شبانه با محبوب حقیقی در دل شب اشاره کرده است چرا که عبادات و تسبیح و حمد خدا در دل شب، و در آغاز طلوع فجر لطف و صفای دیگری دارد و از تظاهر و ریا دورتر است و آمادگی روحی برای آن بیشتر می باشد، چشم غافلان در خواب است و محیط از هر نظر آرام، قال و غوغای زندگی مادی فرو نشسته و عواملی که فکر انسان را به خود مشغول دارد خاموش است. 
آری عبادت در شب از امتیاز خاصی برخوردار است، به طوری که برای درک و فهم و معارف الهی به انسان قابلیت می بخشد و چون می خواهند کلام ثقیل و گران بهایی بر رسول خدا نازل کنند به او دستور بیداری در شب می دهند و می گویند نیمی از شب و یا مقداری کمتر و یا بیشتر را قیام کن و به عبادت بپرداز.تفسیر نمونه ج22ص322و425

بهترین زمان برای تماشای ستارگان

شب بهترین زمان برای تماشای ستارگان و سیاره ها و کهکشان ها و مطالعات نجومی و پی بردن به رمز و راز سایر کرات و کهکشان ها است. در عرصه شب منظر بدیع ستارگان و کهکشان ها برای هر انسان اندیشمند و صاحب تفکری تماشاگه راز است: «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لآيَاتٍ لِّأُوْلِي الألْبَابِ*الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ؛ 1 مسلماً در آفرینش آسمان ها و زمین و آمد و رفت شب و روز، نشانه های (روشنی) برای خردمندان است همان ها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیته اند، یاد می کنند؛ و در اسرار آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند (و می گویند:) بارالها! اینها را بیهوده نیافریده ای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار.»
آری آفرینش این آسمان پر شکوه، و این همه کرات عالم بالا یعنی میلیون ها میلیون آفتاب درخشان، و هزاران هزار ستارگان ثابت و سیار که در یک شب تاریک و پر ستاره با چشمک  زدن های پر معنی خود با ما سخن می گویند، و یا در پشت تلسکوپ های عظیم خود را به ما نشان می دهند، با آن نظام دقیق و عجیب خود، که سراسر آن ها را همچون حلقه های یک رشته زنجیر به هم پیوسته است، همه نشانه های ذات پاک او و آئینه های درخشان قدرت و علم و یگانگی او هستند.
امروزه دانشمندان به ما می گویند: هزاران هزار کهکشان در عالم بالا وجود دارد که منظومه ی شمسی ما جزء یکی از این کهکشان ها است. تنها در کهکشان ما صدها میلیون ستاره ی درخشان وجود دارد که روی محاسبات دانشمندان در میان آن ها میلیون ها سیاره ی مسکونی است با میلیاردها موجود زنده! چه عظمت چه قدرتی؟!2

1- آل عمران 190-191

2-تفسیر نمونه - ناصر مکارم شیرازی ج1ص558-559

 

در حال حاضر وظیفه ما چیست ؟


وظايف منتظران در زمان غيبت‏

منتظران راستين آن حضرت علاوه بر انجام دستورات عمومى اسلام، بايد تكاليف خاصى را در مورد حضرت مهدى (عج) مراعات نمايند كه به بعضى از آنها اشاره مى‏كنيم:
1- شناخت درست از امامت و صفات آن حضرت، زيرا اعتقاد به امامت ايشان از اركان اعتقادى دين اسلام است كه مرگ بدون آن از نوع مرگ ضلالت و جاهليت است.
2- دعا براى سلامتى آن حضرت بگونه‏اى كه ائمه (ع) تعليم داده‏اند.
3- صدقه دادن براى سلامتى ايشان، همان‏گونه كه وقتى يكى از عزيزان ما در سفر است، صدقه مى‏دهيم تا سالم برگردد. اين صدقه نوعى ابراز مودّت به آن حضرت است كه همه امت بدان مأمورند. شوری/23
4- اندوهناك بودن در فراق آن حضرت، از اين رو، سزاوار است دعاى ندبه در هر صبح جمعه خوانده شود، و آن دعا ناله عاشقى است كه در فراق آن حضرت اشك مى‏ريزد، همان‏گونه كه امام صادق (ع) در فراقش اشك ريخت.
سدير صيرفى مى‏گويد: من و مفضل و ابوبصير و أبان بر امام صادق (ع) وارد شديم،ديديم روى خاك نشسته و مانند زن جوانمرده گريه مى‏كند و حزن و اندوه از چهره‏اش نمايان است، در حالى كه مى‏فرمايد:
آقاى من غيبت تو خوابم را ربوده، بسترم را بر من تنگ كرده و آرامش قلبى‏ام را گرفته است.
اى آقاى من، غيبتت مصيبتم را ابدى كرده، پس احساس نمى‏كنم اشكى را كه از چشمم بيرون مى‏آيد و ناله‏اى كه از سينه‏ام برمى‏خيزد. از مصائب گذشته آرام مى‏گيرم، امّا حوادث آينده (در مورد غيبت تو) جاى آنها را مى‏گيرند.

سدير مى‏گويد: با ديدن اين منظره عقل از سر ما پريد و گمان كرديم، حادثه‏اى براى آن حضرت پيش آمده است. عرض كرديم: اى پسر بهترين آفريدگان، خداوند چشمانتان را نگرياند، چه حادثه‏اى پيش آمده كه اشك شما روان است؟ در اين هنگام آن حضرت نفس عميقى كشيد و فرمود:
«امروز صبح در كتاب جفر نگاه مى‏كردم، كتابى كه شامل بر حوادث گذشته و آينده تا روز قيامت است و خداوند آن را به محمد (ص) و امامان بعد از او اختصاص داده است. در آنجا به اخبار قائم (عج) برخوردم و در مورد غيبت و طول عمر او و آزمايش مؤمنان در فكر فرو رفتم كه چگونه طول غيبتش موجب شك و ترديد آنان و ارتداد عده زيادى مى‏شود، ازاين رو غم و اندوه بر من غلبه كرد و متأثر شدم …. «1»
5- انجام طواف و حج مستحبى به نيابت از ايشان.
موسى بن قاسم مى‏گويد: به امام جواد (ع) عرض كردم: مى‏خواهم به نيابت از طرف شما و پدرتان طواف كنم، امّا به من مى‏گويند نبايد به نيابت از طرف اوصيا طواف كرد. آن حضرت در پاسخ فرمود:نه اين چنين نيست، هر چه برايت امكان دارد طواف كن. «2»
6- توسل و استغاثه به آن حضرت، چرا كه او فريادرس بيچارگان و درماندگان است‏ و چه بسيار مشكلات و نيازهايى كه بر اثر استغاثه به آن حضرت رفع شده است.
7- هنگامى كه نام آن حضرت برده مى‏شود، همه براى تعظيم و تكريمش به پا خيزند، چنان كه روايت شده كه حضرت رضا (ع) در مجلسى در خراسان وقتى نام «قائم» (عج) برده شد، ايستاد و دست بر سرش نهاد و فرمود: «اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ»
8- آشنا كردن مردم با امامت آن حضرت و راهنمايى آنان به لزوم پيروى از ايشان كه نوعى «تواصى به حق» است.عصر/4
9- بزرگداشت و تجليل از مقام افرادى كه از نظر نَسَبى يا كارى، منسوب به آن حضرت هستند، از قبيل سادات، علما و صالحان.
10- براى ثبات عقيده و ايمان خود به خواندن دعاى زير مداومت نمايد.
زراره مى‏گويد: به امام صادق (ع) عرض كردم: فدايت شوم، اگر زمان غيبت را درك نمودم، چه كار كنم؟ آن حضرت فرمود:اى زراره، اگر آن زمان را درك كردى، اين دعا را بخوان:«اللَّهُمَّ عَرِّفْنى‏ نَفْسَكَ فَانَّكَ انْ لَمْ تُعَرِّفْنى‏ نَفْسَكَ لَمْ اعْرِفْ نَبِيَّكَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنى‏ رَسُولَكَ فَانَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى‏ رَسُولَكَ لَمْ اعْرِفْ حُجَّتَكَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنى‏ حُجَّتَكَ فَانَّكَ انْ لَمْ تُعَرِّفْنى‏ حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى‏» «3»
خداوندا، خودت را به من بشناسان، زيرا اگر خودت را به من نشناسانى، پيامبرت را نخواهم شناخت. پروردگارا، فرستاده‏ات را به من بشناسان، چون اگر او را به من معرفى نكنى، حجت تو را نخواهم شناخت. بار الها، حجت (امام وقت) خود را به من معرفى كن، چرا كه اگر او را به من نشناسانى، در دينم گمراه خواهم شد.  امامت حضرت مهدى (عج) در اعتقاد ما، ص: 107
1- کمال الدین تمام النعمه ج1-ص 353-354

2- وسائل الشیعه ج8ص138و141

3- منتخب الاثر ص 501

مسافری در راه است ....

 

چگونگى انتظار همواره متناسب با هدفى است كه در انتظار وقوع آن هستيم:
- انتظار آمدن يك مسافر عادى از سفر
- انتظار بازگشت يك دوست بسيار عزيز
- انتظار فرارسيدن فصل چيدن ميوه از درخت و برداشت محصول.
- ارتشى كه هر لحظه در انتظار آمدن فرمانده و فرمان او براى جهاد آزادى‏بخش‏ به سر مى‏برند و ….
هر يك از اين انتظارها آميخته با نوعى آمادگى است. به عنوان مثال، انتظار آمدن يك مسافر عزيز از راه دور به اين است كه خود را براى استقبال از او آماده كنيم و براى پذيرايى از وى وسائل و امكانات لازم را تهيه كرده باشيم.
انتظار يك مصلح جهانى نيز به معنى آماده باش كامل فكرى و عملى براى پيشبرد اهداف اوست. به عبارت ديگر، در دوران انتظار يعنى پيش از ظهور، بايد آن‏گونه باشيم كه اگر امام ظهور نمود از ما انتظار مى‏رود كه آن گونه باشيم.

مشورت در خانواده

«مشورت» به عنوان يك اصل در خانواده‏ها لازم است كه حاكم باشد. اختلافات و ناسازگاريهايى كه در بعضى از خانواده‏ها پيش مى‏آيد اعم از مسائل معيشتى، رفت و آمدها، آداب و رسوم، مهمانى‏ها، مراسم جشن و …. بهترين راه اين است كه زن و مرد و يا ساير اعضاى خانواده با هم‏ مشورت و همفكرى صميمانه و همدلى داشته و خيرخواه يكديگر باشند، يكديگر را درك كنند و درباره دليل‏ها و نظرات همديگر بينديشند، هوس‏ها و خودخواهى‏ها را كنار بگذارند و به حكم عقل گردن نهند، چرا كه از طريق مشورت و شوراست كه فكر بكرى بين تفكرات جوانه مى‏زند.
مشورت در خانواده سبب مى‏شود كه منازعات به حداقل برسد و يا در مواردى از بين برود و آرامش به زندگى برگردد و اين امر مى‏تواند كمك خوبى براى تدبير معيشت باشد.
ممكن است مشورت نكردن با ديگران ندامت و پشيمانى را به دنبال داشته باشد ولى بسيارى از اوقات، تصميمى را كه بر اساس مشاوره باشد چنين پيامدى ندارد.
امتيازات مشورت با خانواده فراوان است كه در اين ميان نبايد حتى نقش بچه‏ها را ناديده و كوچك گرفت؛ چه بسا آنها ابعاد جديدى به اطلاعات و تصميم‏گيرى‏هاى شما خواهند افزود. «1»
فوايد مشورت‏
در فرهنگ دينى، نظر خواهى از ديگران، شراكت در عقول و آگاهى و بهره‏مندى از انديشه‏هاى مختلف تلقى شده است؛ چنان كه اميرمؤمنان على (ع) مى‏فرمايد:مَن شاوَرَ الرّجالَ شارَكَها فى‏ عُقولِها. «2»
هر كه با مردمان رايزنى و مشورت كند در عقل آنان شريك شود.از اين رو طرف‏هاى مشورت خودشان را در آن فكر و تصميمى كه گرفته شده، شريك مى‏دانند و احساس نمى‏كنند كه چيزى بر آنها تحميل شده باشد. و نيز بعد از مشورت در صورت پيروزى و موفقيت، شخص مشورت كننده كمتر مورد حسادت واقع مى‏گردد؛ زيرا ديگران پيروزى وى را از خودشان مى‏دانند و معمولًا انسان نسبت به كارى كه خودش انجام داده، حسد نمى‏ورزد، و نيز در صورت شكست، ملامت و شماتت و اعتراض بر او بسته است؛ زيرا كسى به نتيجه كار خودش اعتراض نمى‏كند. «3»
مشورت موجب شناخت از خطاها مى‏شود، آن گونه كه امام على (ع) مى‏فرمايد:مَنِ استَقبَلَ وُجوهَ الاراءِ عَرَفَ مَواقِعَ الخَطاء. «4»
هركه باآراء گوناگون روبروشود، نقاطاشتباه و خطاى‏هركار را خواهدشناخت.
بينش عقلانى اقتضا دارد كه انسان از ديگران نظر بخواهد. حضرت امير (ع) مى‏فرمايد: عاقل كسى است كه رأى خود را متهم كند (نادرست شمارد) و به هر چه نفسش در نظر او آراسته جلوه داد، اعتماد نكند. «5» و نيز در جاى ديگر فرمود:هرگاه انديشه‏ات چيزى را نپذيرفت، و بر عقلت گران آمد، انديشه خردمندان را درياب كه [بدين سان‏] آنچه برايت ناشناخته است و نامعقول مى‏نمايد، روشن مى‏شود و انكارت از بين مى‏رود. «6»
بر اثر مشورت، انسان ارزش شخصيت افراد و ميزان دوستى و دشمنى آنها را با خود درك خواهد كرد و اين شناسايى راه را براى پيروزى او هموار مى‏كند.
فوايد مشورت در تدبير معيشت نيز فراوان است كه برخى از آنها عبارتند از:

جلوگيرى از دوباره كارى، خطاهاى فاحش، سرزنش افراد، ضررهاى قابل توجه، ممانعت از مقروض شدن‏هاى بى‏مورد و ناخواسته، كنترل برخى تصميمات بر اساس احساسات، پيشرفت امور معيشتى، بهره مندى از افكار و تجارب انسان‏هاى متفكر در امور معيشت، جلب رضايت و دلگرمى اعضاء، ممانعت از هزينه‏هاى سنگين در زندگى، افزايش بهره ورى از امكانات و منابع موجود و مانند آن.

1- مدیریت و رهبری درتشکلهای اسلامی هشام الطالب - -ترجمه سید علی محمد رفیعی  ص 314

2- عیون الحکم و المواعظ ص 440

3- تفسیر نمونه ج3ص144-145

4- خصائص الئمه - شریف رضی - تحقیق محمدهادی امینی - ص110

5- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 20 ص 273

6-  مجموعه نرم افزار زمزم - میزان الحکمه ج5ص211

مشورت

يكى از راهبردهاى تدبير در يك مجموعه اعم از سازمان، اداره و خانواده، مشورت و رايزنى است. انسان هر قدر هم كه نبوغ داشته باشد، نمى‏تواند همه زواياى مسائل و مشكلات را ببيند. مديرى كه مشورت با ديگران را در رأس برنامه‏ها و اقدامات خويش قرار ندهد، نمى‏تواند مديرى موفق محسوب شود.
پيامبر اسلام (ص)، مصون ازخطا بود و با قطع نظر از وحى، از فكر نيرومندى برخوردار بود و نياز به مشورت نداشت، اما با پيروان خويش مشورت مى‏كرد تا هم روحيه اظهار نظر و جوشش فكر و انديشه در آنها بيدار شود هم آنان را متوجه اهميت مشورت نمايد، تا آن را جزء برنامه‏هاى اساسى زندگى شخصى و اجتماعى خود قرار دهند. از اين رو براى رأى افراد صاحب نظر ارزش خاصى قايل بود تا آنجا كه گاهى براى احترام آنها، از رأى خود صرفنظر مى‏كرد، به عنوان نمونه در مورد جنگ با مشركان در احد و يا در مورد سرنوشت اسراى جنگ بدر با اصحاب مشورت نمود و سپس تصميم نهايى را گرفت. «1»
حد و مرز مشورت‏
آيه شريفه «شاوِرهُم فِى الامر» (آل عمران: 159) به پيامبر اسلام (ص) فرمان مشورت با پيروانش را مى‏دهد، در اين آيه كلمه «الامر» مفهوم وسيعى دارد و همه كارها را شامل مى‏شود، ولى مسلم است كه آن حضرت هرگز در قانون گذارى و احكام الهى با مردم مشورت نمى‏كرد، بلكه در آنها صرفاً تابع وحى بود، و تنها در طرز اجراى قانون نظر مسلمانان را جويا مى‏شد. از اين رو گاهى كه پيامبر پيشنهادى را مطرح مى‏كرد، مسلمانان نخست سؤال مى‏كردند كه آيا اين يك حكم و قانون الهى است كه قابل اظهار نظر نباشد و بايد تسليم بود و يا مربوط به‏ چگونگى تطبيق قوانين مى‏باشد كه در اين صورت اظهار نظر مى‏كردند. «2»
فرق شورا با مشورت‏
«شورا» عبارت است از فرايند مشورت متقابل ميان دانايان، اهل فن، متخصصان، صاحبان تجربه، انديشه و نظر درباره يك موضوع كه بهترين راه براى تحقق آن بحث و گفتگو ميان‏اين آگاهان است. «3» و از اصطكاك اين انديشه‏ها است كه برقى مى‏جهد و راه را روشن مى‏كند. «4»
گاه ميان «مشورت» با «شورا» اشتباه مى‏شود: در شورا، تصميم جمعى است و همگان در يك سطح تصميم‏گيرى قرار دارند و نظر اكثريت مورد عمل قرار مى‏گيرد، اما در مشورت، شخص به دلخواه خود فرد يا افرادى را به عنوان مشاور بر مى‏گزيند و در امورى كه تشخيص دهد با آنان مشورت مى‏كند و در نهايت، خود تصميم مى‏گيرد و آن گونه كه بخواهد تصميم را به اجرا مى‏گذارد. «5»

1- مدیریت و رهبری در تشکلهای اسلامی -هشام الطالب - ترجکه سید محمد رفیعی - ص116 - تفسیر نمونه ج 3ص144

2- تفسیر نمونه ج3ص143

3- مدیریت و رهبری در تشکلهای اسلامی ص 314

4- قرآن و جامعه -علی کمالی ص423

5- مدیریت و رهبری ص 115